per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
1
15
32678
Original Article
گونه شناسی ساختار کالبدی-کارکردی معماری مسکونی استان گلستان
Typology Study of the Physical-Functional Structure of Residential Architecture in Golestan Province
حسین سلطان زاده
1
مازیار قاسمی نیا
maziar_ghaseminia@yahoo.com
2
دانشیار معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران.
محیط طبیعی یکی از مهم ترین پدیدههای مؤثر در چگونگی شکل گیری ساختار معماری بومی و سنّتی بوده است. فن آوری های محدود گذشته سبب می شد که در طراحی و ساخت این واحدها بیشترین بهره برداری از عوامل محیطی صورت گیرد. در معماری مسکونی بومی استان گلستان به دلیل شرایط متنوع محیطی، گون ههای مختلفی شکل گرفته است که موضوع مورد بررسی در این پژوهش می باشد. هدف از این پژوهش شناخت و سپس گونه شناسی واحدهای مسکونی در استان گلستان است؛ با طرح این پرسش که خانه های بومی این استان را براساس ویژگ یهای محیط جغرافیایی و شهری به چند گونه می توان طبقه بندی کرد؟ چارچوب نظری تحقیق براساس نقش خصوصیات محیط طبیعی محلی و همچنین محیط شهری در چگونگی شک لگیری واحدهای مسکونی استوار است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و تطبیقی بوده است. گردآوری اطلاعات به دو شکل اسنادی و میدانی صورت گرفت، به این ترتیب که پاره ای از اطلاعات لازم، نخست به صورت اسناد گردآوری شد و سپس طی سه سفر به نقاط مختلف استان، نمونه های فراوانی گردآوری شد که شماری از آن ها پس از نخستین بررسی های توصیفی، طبقه بندی شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود آن که در سیمای کلی معماری بومی استان، نوعی وحدت و یکپارچگی وجود دارد، ولی میتوان به سبب برخی از پدیده ها، مانند ویژگ یهای اقلیمی محلی )خرده اقلیم ها(، محیط فرهنگی- اجتماعی و خصوصیات جمعیتی سکونتگا هها، انواع واحدهای مسکونی بومی این استان را به سه گونه واحدهای واقع در نواحی دشت، واحدهای واقع در نواحی کوهپایهای و واحدهای مسکونی واقع در نواحی کوهستانی طبقه بندی کرد.
Environmental factors have been the most important phenomenon in formation of vernacular architecture. Limited technology of past caused a high adaptability of architectural designs to environmental factors. The vernacular architecture of Golestan province, due to environmental conditions has got different types which are the subject of this study. Therefore, the purpose of this study is to identify the types of vernacular architecture in Golestan province. The main question of this research is: how many different types of residential architecture can we classify according to the environmental condition of the region? Theoretical framework of this research is based on the role of local environmental factors on the shape of vernacular architecture. Research method is descriptive, analytical and comparative. Data collection of this study was based on the documental and field studies. According to the field studies many samples were collected and after the first descriptive studies, some of the cases were classified. In spite the overall harmony of traditional architecture of the region based on the analytical and comparative studies, vernacular architecture of this province can be reviewed in three types: Vernacular architecture of the plain and flatlands, Residential units of mountain foot and Units in steep mountainous slopes.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32678_971b0233674a656aafc9a52916e639b7.pdf
استان گلستان
معماری مسکونی
گونه شناسی
معماری بومی
اقلیم
خرده اقلیم
Golestan province
Residential Architecture
Typology
Vernacular architecture
Climate
Microclimate
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
17
30
32679
Original Article
تبیین روش تحقیق زمینه یابی در طراحی الگوی مسکن روستایی
Applying Survey Research Method in Rural Residential Design Pattern
مینو شفایی
m.shafaei@aui.ac.ir
1
رامین مدنی
2
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
اهمیت مسکن روستایی و بافت های با ارزش روستاها در ساخت و سازهای جدید، مسأله طراحی الگوی مسکن روستایی را موجب شده است. به تبع آن مطالعات بسیاری در حوزه مسکن روستایی صورت گرفته و الگوهای مسکن زیادی طراحی شده اند. گزارش آسیب شناسی پس از اجرا، حاکی از عدم توفیق الگوهاست. یکی از علل کارآمد نبودن الگوها انبوه مداخله گرها و نیز عدم انجام پژوهش علمی و معتبر در مورد مسکن روستایی است. در بعضی موارد، بررسی گزارشها و مطالعات در حوزه مسکن روستایی نشان میدهد که مطالعات مذکور شامل انبوه داده هاست که به صورت خام و بدون تجزیه و تحلیل در مرحله طراحی استفاده شد هاند. در هر پژوهش، اعتبار گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و استنتاج از آ نها، به کاربرد روش تحقیق علمی متناسب با موضوع وابسته است. برای پژوهش و طراحی مسکن روستایی نیز، استفاده از روش تحقیق مناسب می تواند علاوه بر ایجاد اطمینان از صحت داده ها، شیوه تجزیه و تحلیل انبوه اطلاعات و اعتبار استنتاج از آ نها را نیز تبیین نماید. در مقاله حاضر، ضمن تشریح "روش تحقیق زمینه یابی" که در پژوهش و طراحی الگوی مسکن روستایی در روستاهای توابع اصفهان استفاده شده است، شیوه گردآوری اطلاعات، روش تهیه ابزار تحقیق، تجزیه و تحلیل داده ها، اعتبارسنجی و استنتاج از داده ها بیان میشود. از آنجا که روش تحقیق پیشنهادی در پژوهش و طراحی الگوی مسکن در هشت روستا از توابع استان اصفهان استفاده شده، دارای ویژگی تعمیم پذیری است و می تواند مرجعی برای تحقیق و طراحی در حوزه مسکن روستایی باشد.
The importance of Rural Housing and values of historical villages in new constructions has caused the issue of designing residential patterns in rural areas in recent years. Consequently, many studies conducted in the field of rural housing to create design patterns. Pathology reports after running patterns show non-performance or changes of those patterns. Studies indicate that the low efficiency of patterns is because of mass-pointer interference, lack of comprehensive and reliable scientific research on rural housing. In some cases, precise review reposts show that the studies include an array of raw data that has been used in the design stage with no analysis. In each study, the validity of data collection, analysis and conclusions is dependent on appropriate application of scientific method. In research and design of rural housing, using appropriate research method can also ensure the integrity and accuracy of data collection and reliability of analysis and conclusions. In this article the “Survey Research Method” is used regarding design patterns of rural housing in 8 villages of Isfahan province. Therefore the data collection method, field studies, preparation method of research tools (questionnaires), data analysis, validity of data and conclusions are stated. Therefore it can also be reference for other similar researches on rural housing.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32679_751f3f01a896096f9c4eb2ee16c056e2.pdf
روش تحقیق زمینه یابی
طراحی الگوی مسکن
مسکن روستایی
Survey Method
Pattern of Rural Housing
Rural Valuable Buildings
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
31
40
32680
Original Article
ارزیابی معماری همساز با اقلیم در خانه های کاشان
Assessment of Climatic Architecture of Houses in Kashan
یوسف گرجی مهلبانی
yousefgorji@ikiu.ac.ir
1
علی یاران
2
سمیرا پروردی نژاد
3
منیژه اسکندری
4
استادیار معماری،دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی)ره(، قزوین، ایران.
عضو هیات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
کارشناس ارشد معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی)ره(، قزوین، ایران.
کارشناس ارشد معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی)ره(، قزوین، ایران.
اقلیم و شرایط آب و هوایی نقش بسیار مهمی را در زندگی انسان ها ایفا می کنند. این نقش در طراحی خانه ها و بناها و شکل دهی به سکونتگاه های انسان ها بسیار بارز می باشد. این تحقیق به دنبال بررسی چگونگی تطبیق معماری و اقلیم در شهر کاشان و چگونگی توجه به شرایط آب و هوایی در ایجاد خانه های شهر کاشان می باشد. برای انجام این تحقیق از داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک شهر کاشان در یک دوره 30 ساله استفاده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و بررسی خانه های شهر کاشان می باشد. نمودار بیوکلیماتیک ساختمانی گیونی نشان می دهد، شرایط بیوکلیمای ساختمانی شهر کاشان در ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر خارج از محدوده H قرار دارد و در این شرایط برای ایجاد شرایط آسایش حرارتی در داخل ساختمان ها نیاز به استفاده از وسایل گرمازا می باشد. در ماه جولای با توجه به بالا بودن دمای هوا و نبود رطوبت در هوا، برای ایجاد شرایط مطلوب آسایشی در داخل بناها نیاز به تزریق رطوبت از طریق وسایل مکانیکی مانند کولر آبی می باشد. در این ماه شرایط بیوکلیمایی داخل بناها در محدوده EC در دیگر ماههای سال با استفاده از مصالح مناسب و رعایت اصول طراحی اقلیمی می توان، شرایط اقلیمی و محیطی را با توجه به آسایش حرارتی انسان در داخل ساختمان ها تنظیم نمود. به طور کلی با بررسی ویژگی های طراحی چند خانه در شهر کاشان نشان داد که استفاده از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها از اهداف مهم طراحی بوده و هر یک از اجزای ساختمان به نوعی همساز با شرایط اقلیمی می باشد.
Whether and climate conditions play an important role in human’s life. This role is more vivid regarding to houses and building design and forming human settlements. This research is looking forward to survey collation of architecture and climate in Kashan and the impact of weather condition on housing construction. Therefore a 30 year climatic data was gathered from Kashan city Synoptic weather station. The Gioni bioclimatic graph shows that kashan city building indoor bioclimatic condition in January, February and December is out of the H territory. Therefore there is a need of heating facilities to gain human comfort temperature. Based on the high temperature and low humidity in July, there is a need of extra cooler such as water cooler in order to increase the humidity too. The indoor bioclimatic condition in this month is in EC territory. In other time of the year it is possible to provide human comfort temperature only through proper material and climatic design. Finally through analyzing some houses in Kashan it is conceived that applying environmental condition for providing temporal comfort in the buildings is one of the most important aim of the design.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32680_d51fc204ad2da974f2ebc1840a0a24a5.pdf
معماری
اقلیم
بیوکلیمای ساختمانی
آسایش
کاشان
Kashan Houses
Hot and dry climate
Architecture
Sustainability
Comfort
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
41
50
32681
Original Article
تحلیلی بر ویژگی های محیط در نظریه شخصیت اریکسون
An Analysis of Environment Properties in Erikson’s Personality Theory
علی عمرانی پور
a_omrani@kashanu.ac.ir
1
اصغر محمدمرادی
2
استادیار معماری، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه کاشان، کاشان ، ایران.
استاد دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
این پژوهش برآنست تا با غور در نظریه شخصیت اریکسون، استنتاجاتی را بر ویژگیهای محیط انجام دهد؛ به امید آن که بتواند به طور مستقیم مورد استفاده طراحان محیطی قرار گیرد. لذا بدین منظور، ابتدا هشت مرحله مختلف رشد شخصیت از یکدیگر تفکیک شده، سپس در هر دوره، هدف محیط، رویکرد و رفتار مطلوب محیطی تبیین م یگردند. در مرحله بعد مؤلفههای محیط کالبدی در هر دوره بیان شده و ویژگیهای هر یک از آن مؤلفه ها در قالب حکم هایی بیان میگردند. نتایج این تحقیق به مثابه حلقه اتصالی خواهد بود میان شخصیت انسان، آن گونه که اریکسون توصیف می کند، با طراحی محیط مصنوع مناسب و متناسب با احوال، خصایص و توانایی های انسان برای رشد.
This research surveys Erikson’s theory of personality and does analysis on environment properties in order to make the conclusions useful for environmental designers. Therefore, eight different personality growth levels are distinct from each other, and then in each level, the objectives, approaches and proper behaviors are recognized. In the next level physical environment elements and their characteristics are cleared. The result of this research will be like a connection chain among human personality –as Erikson’s definitions- and deigning artificial environment appropriate to the humans characteristics and capabilities for growth.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32681_7943a87587f4a792174b0448a2497715.pdf
شخصیت
اریکسون
محیط
روان شناسی محیط
محیط کالبدی
personality
Erikson
Environment
environment psychology
Physical Environment
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
51
62
32682
Original Article
تأثیر سواد بصری بر درک زیبایی در آثار معماری
The Impact of Visual Literacy on Perception of Beauty in Architectural Buildings
محمدجواد مهدوی نژاد
mahdavinejad@modares.ac.ir
1
نوشین ناگهانی
2
استادیار معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ا رشد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
قضاوت در خصوص آثار معماری به شکل های گوناگون صورت میپذیرد و اختلاف نظرهای زیادی در مقام قضاوت مشاهده می شود. تفاوت در اظهارنظر در خصوص زیبایی آثار معماری یکی از موضوعات بحث برانگیز در معماری معاصر ایران است. موضوعی که سبب میشود در بسیاری از موارد، اختلاف نظرهای قابل توجهی میان متخصصین و طراحان از یک سو، و مردم و دیگر گروه های بهره بردار از سوی دیگر به وجود آید. در این پژوهش ضمن تحلیل ادبیات تخصصی موضوع چارچوب نظری مربوط طراحی شده و براساس الگوی امتیازدهی به نمونه های مطلوب، آزمون مورد نظر طرح گردیده است. 20نمونه از آثار مشهور معماری معاصر ایران در دو دسته انتخاب شده اند. دسته اول شامل آثاری است که در منابع مکتوب، مجلات معتبر و ادبیات تخصصی از آن ها به عنوان آثار برگزیده یاد شده است و دسته دوم شامل آثاری است که جنبههای تبلیغاتی درباره آنها وسیعتر است و بیش تر از شهرت عمومی برخوردارند. این دو گروه از بناها در اختیار3 گروه از پرسش شوندگان قرار گرفته است که به ترتیب عبارتند از 20 نفر از اساتید معماری، 30 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد معماری و 50 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد که در رشته هایی به غیر از رشته معماری تحصیل میکنند. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معناداری میان بناهای انتخاب شده از سوی هر یک از گروه ها قابل مشاهده می باشد. علاوه بر آن که مردم اقبال بیشتری نسبت به آثار عمومی و بهره مند از تبلیغات محیطی داشته اند و بناهایی که براساس طراحی معماری درک آن ها نیازمند سواد بصری بالاتری است از سوی مردم پایین تر ارزیابی شده است. هرچند در بسیاری از موارد نوعی اتفاق نظر نیز قابل مشاهده می باشد.
Judgments on architectural works variously are done and different points of views and disagreements are observed. Difference of comments regarding architectural beauty is one of the most controversial issues and significant subjects in Iranian contemporary architecture. This issue causes significant disagreements among specialist and designers in one hand and target groups and users from the other hand. In this research parallel to analyzing the specialized literature, theoretical frameworks are built according to rating the samples through the test of user’s desire. Twenty cases among famous Iranian contemporary works have been chosen and classified in two groups. The first group is including the works which have been mentioned in specialized architectural journals as selected works. The second one is including the works with higher advertisement aspects and public reputation. These two classes of buildings were given to three groups of addressees including twenty architectural teachers, thirty master architecture students, fifty master students from other fields. The research outcomes show that a meaningful difference is observed among the selected building by mentioned groups. In addition more people have higher interest on public architectural works and those with advertisement purpose and higher visual literacy. Although in many cases a kind of agreement is observable.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32682_805642df4158b81d2cbe8201d00d80a8.pdf
سواد بصری
درک زیبایی
معماری معاصر ایران
طراحی معماری
Visual Literacy
Beauty Perception
Contemporary architecture of Iran
Architecture Design
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
63
76
32683
Original Article
بازتاب اصل سلسله مراتب در شهرهای ایرانی- اسلامی
The Principle of Hierarchy Reflection in Islamic Iranian Cities
منوچهر طبیبیان
1
نصیبه چربگو
charbgoo.n@gmail.com
2
انسیه عبدالهی مهر
3
استاد شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد طراحی شهری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد طراحی شهری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
طراحی شهری ایرانی- اسلامی، به نوعی بازتاب کاربرد کلیه اصول ساختاری موجود در طبیعت می باشد. کل های موجود در طبیعت از تعاملات کل های کوچکتر با مقیاس های مختلف در سلسله مراتبی که تا ساختار ماده پیش میرود، شکل گرفته اند. بنابراین در این مقاله به سلسله مراتب به عنوان یکی از مهم ترین اصول موجود در عرفان اسلامی و مورد استفاده در شهرسازی ایرانی- اسلامی پرداخته می شود. این اصل یکی از مهم ترین قوانین لازم برای دستیابی به انسجام شهری می باشد. در شهرهای گذشته ما سلسله مراتب به صورت پیوسته در کلیه مقیا سها از استخوان بندی شهر تا ترکیبات معماری مورد توجه بوده است؛ لیکن مرور تجربیات شهری معاصر نشان میدهد که لفظ سلسله مراتب به صورت صوری و غالباً موردی و موضعی مطرح بوده است نه اینکه مفهوم جامع آن)شامل موارد و مراتب لازمه و توجه به کلیت کالبد فضاهای شهری و معانی آنها( مورد توجه قرار گیرد. در حقیقت چیدمان های شطرنجی و شبک های بسیاری از طرح های شهری امروز تنها خیال انسجام شهری را با خود به همراه دارند؛ زیرا که در طر حهایی که امروزه با اهداف مختلف برای شهرها ارائه می شوند، مقیاس های میانی و فضاهای اشتراکی به عنوان دو عنصر ایجاد کننده سلسله مراتب و متعاقباً انسجام شهری مورد فراموشی قرار گرفته اند. در این مقاله ابتدا به تشریح مفهوم عام این اصل و همچنین مفاهیم عرفانی آن در عرفان اسلامی و ایرانی پرداخته شده است، سپس ابعاد مختلف اصل سلسله مراتب در محیطهای مصنوع به کمک مصادیق تصویری شهرهای ایرانی- اسلامی مورد توجه قرار م یگیرد و در پایان با بررسی موارد فوق در نمونه موردی محدوده پیرامون بازار تهران، رهنمودهایی به منظور بهکارگیری این اصل در طراحی شهری امروز ارائه خواهد شد.
Islamic-Iranian urban design somehow is the result of applying all fundamental principles of nature. Complex large-scale wholes are assembled tightly from interaction of components in various scales in a hierarchy narrowed down to the natural structure of materials. Therefore in presented article the hierarchy concept is reviewed as one of the major principles existed in Islamic mysticism and applied in Islamic-Iranian urban design. The mentioned principle is one of the most important criteria for achieving urban coherence. In our old cities hierarchy was attached to urbanism in various scales from urban structure to single building architecture, but a revision on contemporary urban design practices show that hierarchy has not been applied comprehensively and only some visual and place oriented structures are remained. In fact, the grid and network contemporary urban structures and plans only have got the dream of urban cohesion, because mid-spaces and communal spaces as two main elements of urban hierarchy are missed in such designs and plans. This paper initially outlines the general concept of these principles; also the mystical concept in Islamic-Iranian mysticism is reviewed. On the other hand, different dimension and aspects of hierarchy in artificial environments are surveyed through visual examples from Islamic-Iranian cities. Eventually, through studying the case of Tehran bazaar region, guidelines for applying these principles in present urban design are delivered.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32683_1dc396c6bb86cff3790ea1c178d4c107.pdf
طراحی شهری
عرفان اسلامی
شهر ایرانی- اسلامی
اصل سلسله مراتب
مقیاس های میانی
فضای رابط
Urban Design
Islamic mysticism
Islamic_Iranian City
Principle of Hierarchy
Mid-scales
Communal Spaces
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
77
90
32684
Original Article
پژوهش تجربی به منظور ارتقاء توسعه پایدار محیط و منظر بزرگراه شهری با رویکرد "سبزراه" و بر مبنای ترجیحات بصری استفاده کنندگان، مورد مطالعه: بزرگراه های شهیدتندگویان و بهشت زهرا تهران
An Empirical Study to Enhance Sustainable Development of The Urban Highway Landscape and Environmental Conditions Based on Greenway Approach and User’s Visual Preferences, The Case of Behesht-e-Zahra and Tondgouyan Highways, Southern Tehran, Iran
محمدرضا مثنوی
1
مهدی فتحی
mehdyfathi@yahoo.com
2
دانشیار گروه مهندسی طراحی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد مهندسی طراحی محیط، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
گسترش نواحی شهری و زندگی شهرنشینی با توسعه شبکۀ سلسله مراتبی از بزرگراه ها همراه بوده است که در آن تردد بدون اتومبیل شخصی بیش از پیش دشوار می باشد. این امر در کنار عوامل دیگری همچون نگرانی های زیست محیطی و گسترش بی ضابطۀ شهرها، سبب شکل گیری نگرش هایی نو در شهرسازی و مدیریت شهری بر پایه توجه بیشتر به رابطۀ پیچیده انسان و محیط پیرامونش شده است. یکی از این نگرشها تشویق شهروندان به استفاده از امکانات حمل ونقل غیرموتوری در قالب پیاده روی، دوچرخه سواری و غیره است. شبکه های سبزراهی تجلی این نوع امکانات می باشند که از دهه 1860 میلادی شکل گرفته و اقبال به آنها در دهه های اخیر رشد فزاینده ای داشته است. این شبکه ها در عین حال که ارتباطات درون شهر و همچنین شهر و حومه را جهت تردد وسایل نقلیه مختلف برقرار می کنند،می توانند واجد کارکردهای تفریحی، تفرجی و اکولوژیکی نیز بوده و یک هویت متمایزکننده داشته باشند.این پژوهش پس از مرور و بررسی ادبیات علمی در زمینه سبزراه، اطلاعات مختلف موجود در ارتباط با منابع زیستی، فیزیکی و فرهنگی سایت را مورد تحلیل قرارداده است. در مرحله بعد ضمن طراحی پرسشنامه، از طریق مصاحبه علاوه بر شناسایی و طبقه بندی نیازها و ترجیحات بصری استفاده کنندگان به جمع آوری اطلاعات مربوطه در محل سایت پرداخته است. در نهایت پس از تجزیه و تحلیل، تلفیق و تولید داده های جدید، طرح راهبردی و راهکارهای آن را با توجه به اهداف تحقیق تدوین و ارائه نموده است. برهمین اساس این پژوهش با استفاده از ایده سبزراه ها، محیط و منظر بزرگرا ههای مورد مطالعه در جنوب شهر تهران )شهیدتندگویان و بهشت زهرا( را که واجد ویژگی های سبزراهی یعنی پیوستگی فضایی، ساختار خطی، امکان استفاده چندجانبه و مرتبط ساختن شهر و حومه می باشند، براساس ویژگی های کالبدی و ساختاری آن از یک سو و ترجیحات و مطلوبیت های بصری استفاده کنندگان از سوی دیگر، مورد تحلیل و سنجش قرارداده و مهم ترین راهبردها و راهکارهای ارتقاء منظر بزرگراهی بر پایه شکل گیری سبزراه و توجه به زیبایی منظره ای و کارکرد حاشیه مسیر را تدوین نموده است.
Urbanization is mostly associated with development of more and more urban areas upon which an extensive network of transportation is necessary to be established. An indispensable consequence of this process is the citizen’s dependency to private cars. There is a growing concern along with urban sprawl which is leading urban management participants to obtain new approaches mostly grounded on the relationship of human ecosystems and natural ecosystems in urban regions. Under circumstances “greenway movement” can be viewed as a new approach to tackle both urban greenery and transportation issues at the same time. It is an approach in which people are more encouraged to use non-motorized vehicles for transportation i.e. to use bikes or even walk to their destinations through a network of greenways facilitated for this purpose. This kind of networks has come into being from 1860 and is widely being established since then. Such a network not only provides inter-city and urban-periphery connections but also provides recreational and ecological functions with unique identity. This paper reviews the literature to provide an analytical framework, then uses site investigation and field observation to collect data related to the site biophysical and cultural resources. A questionnaire survey is also conducted to collect required data for identification and categorization of users’ visual preferences and needs. The collected data are used to synthesize roadside and highway environment master plan, and its related policies and recommendations based on sustainable development objectives. This article used ‘greenway approach’ to analyze Behesht-e-Zahra and Tondgouyan Highways-which are considered as two main urban highways in southern Tehran- for the possible enhancement and improvement on their landscape and environment qualities. The two highways have each the characteristics of a greenway, such as spatial connectivity, linear structure, multifunctional use potential and connecting urban and peri-urban areas. The paper discusses the strategies and action plan to enhance these elements towards creation of a more sustainable greenway network, together with the consideration of aesthetic dimensions, scenic beauty, physical conditions and structural functions of the roadside, based on user’s visual preferences.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32684_6cb0671235b120fd464372ee65fd4523.pdf
سبزراه
بزرگراه شهری
منظر شهری
شبکه سبزراهی
بزرگراه تندگویان
ترجیحات بصری
توسعه پایدار
Urban Highway
Greenway Network
Urban landscape
Tondgouyan Highway
User Visual Preferences
sustainable development
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
91
102
32685
Original Article
بررسی و تحلیل سیر تحول و تکوین "شهر" و "دولت" در اندیشه ابن خلدون
A Survey on “City” and “State” Revolution in Ibn-Khaldun Viewpoint
موسی پژوهان
musa_2007nb@yahoo.com
1
احمد پوراحمد
2
احمد خلیلی
akhalili@iust.ac.ir
3
پژوهشگر دوره دکتری برنامه ریزی شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استاد جغرافیای شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
پژوهشگر دوره دکتری شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
شهر برآیند و نتیجه حکمت نظری و حکمت عملی است که به مدد اندیشه ها و فرایندها در طی زمان با تبلور کالبدی آن رخساره نموده و مفهوم شهر را پدید می آورد. حکمت نظری مبین اندیشههای آرمانشهری و جریان فکری است که در فراسوی نظام ظاهری شهر قرار دارد و حکمت عملی اسلوب ساخت ویژه در شهر را بیان می دارد. مقاله حاضر بر آن است تا به تبیین و تحلیل حکمت نظری مفهوم شهر و جامعه در اندیشه ها و آراء ابن خلدون بپردازد و چارچوب فرایندی و محتوایی آن را روشن نماید. روش ابن خلدون در قبض و بسط اندیشه هایش روش برهانی است و براین اساس تاریخ را بر چهار مرحله توحش، همزیستی، اراده مشترک و همبستگی اجتماعی 1 و جامعه و دولت تقسیم نموده و بر پایه آن چارچوب نوسازی جامعه و شهر را پی می ریزد. براین اساس و براساس مراحل تکوین و سقوط دولت شهر نیز سقوط و ظهور می کند و این مهم بر اساس پویش فرهنگی و ارتباط دولت و شهر به پیش می رود. در مقاله حاضر روش مورد استفاده روش تبیینی– تحلیلی بوده و یافته های تحقیق نشان می دهد که مفهوم نظام فرهنگی و ویژگی های اخلاقی و اجتماعی یکی از بارزترین مفاهیم در اعتلای مفهوم و نقش شهر است و این ویژگیها براساس چگونگی تبلور و یا سقوط آن در دولت، در شهر نیز ظهور و بروز میکند.
City is resultant of fundamental and practical wisdom that attain physical appearance by thoughts and process and create city concept. The main aim of this paper is analyzing fundamental wisdom and states of Ibn-Khaldun viewpoint. The Ibn-Khaldun methods in extent of his thought are discursive. Based on this method he divided the history in four different stages: incipient, symbiosis, common volition and solidarity and based on this origination state renovation frame. Therefore as a result of genesis and fail of state, city geneses and failed. Research methodology in this paper is descriptive-analytical and the main results show that the concept of cultural system and moral and social characteristics are the main factors of improving city concept and role. These characteristics appear based on their destruction or emerge in states.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32685_1c1c1692b79b9652441d4d8a3ac5e87d.pdf
ابن خلدون
عصبیت
شهر
دولت
مفهوم غارت- دفاع
Ibn-Khaldun
Zealotry
City
State
Booty-Defense Concept
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
103
112
32686
Original Article
بررسی و تحلیل وضعیت عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر سنندج
Analyzing The Social Justice in Spatial Structure of Sanandaj City
کیومرث حبیبی
habibi_ki@yahoo.co.uk
1
هوشمند علیزاده
h.alizadeh@uok.ac.ir
2
واراز مرادی مسیحی
3
سیوان ولدبیگی
4
ساسان وفایی
5
استادیار مهندسی شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران.
استادیار مهندسی شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران.
استادیار مهندسی شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
کارشناس ارشد مهندسی شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آ نها شکل کاملاً تازه ای از شهر و شهرنشینی را به وجود آورده است. به گونه ای که مسأله پاسخگویی به نیازهای انسانی را مختل کرده است. در این تحقیق وضعیت عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر سنندج مورد بررسی قرار گرفته است. در روند تحقیق، ابتدا با استفاده از شاخص پراکندگی ویلیامسون و موریس وضعیت توزیع شاخص های اجتماعی– اقتصادی، وکالبدی را در سطح نواحی 21 گانه شهر سنندج بررسی نموده و نسبت به سطح بندی میزان برخورداری شهروندان از امکانات و خدمات شهری اقدام گردید، سپس با استفاده از تحلیل های آماری نتایج همبستگی و رابطه بین سطح اقتصادی- اجتماعی ساکنان با میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاصله، بیانگر آنست که از نظر توزیع شاخص ها، فقط شاخص های تراکم خانوار، ضریب فعالیت، درصد باسوادی در وضعیت متعادل و سرانه مسکونی در وضعیت نسبتاً متعادل قرار دارند. همچنین ساکنان با سطح اقتصادی- اجتماعی بالاتر، از کاربری های خدمات شهری بهتری برخوردارند و الگوی توزیع کاربری های خدماتی شهری به نفع گروه های مرفه تر جامعه عمل نموده است. بنابراین با وجود عدم تعادل در توزیع فضایی شاخصها در بین نواحی و همچنین وجود همبستگی مستقیم و معنادار بین سطح اقتصادی- اجتماعی ساکنان نواحی با میزان برخورداری از کاربریهای شهری و شاخص های کالبدی و نیز قرارگیری نواحی مرکزی شهری به عنوان قلب تپنده شهر که مورد توجه و استفاده عموم شهروندان شهر است، در سطوح بسیار پایین توسعه کالبدی، عدالت اجتماعی )معیارهای عدالت اجتماعی( در ساختار فضایی شهر سنندج، به چشم نمی خورد.
Nowadays fast growing population with social and economical challenges brought by cities has created a new form of urbanization. This has made it difficult to provide residents need properly in cities. The main problem of such form of urbanization is in relation to the challenges of equitable access to adequate quality services for all residents. The city of Sanandaj was selected as the case study of this research to assess particularly the social justice situation across the entire socio-spatial structure of the city. Therefore, the dispersion index of Williamson and Morris was used to conduct the field work. In this regard, the distribution of social, economical and physical indicators and residents accessibility has been surveyed across21 districts of the city. Then, the correlation analysis was used to identify the relationship among the level of socio economic statues of the residents and the degree of accessibility to urban services. The results show that there is a significant variation among indicators by household socio economic statues. It means that the pattern of urban land use (services) was mainly in line with the socio economic statues of residents. Those neighborhoods with high level of urban services also contain wealthy economical groups. Eventually this conveys that the spatial structure of the city is not equitable to promote the level of social justice across the whole city.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32686_1542fb574b2fc73be534e62a3aa167b0.pdf
عدالت اجتماعی
نابرابری های اجتماعی
کاربری های خدمات شهری
فضای شهری
سنندج
Social Justice
Social Inequity
Urban Service land-uses
Urban Space
Sanandaj
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
113
120
32687
Original Article
نقش و کاربرد رویکرد برنامه ریزی ارتباطی در نظریه های نوین شهرسازی
Theoretical Application of Collaborative Planning in New Urban Planning Theories
مجتبی رفیعیان
rafiei_m@modares.ac.ir
1
سکینه معروفی
akmaroufi@yahoo.com
2
دانشیار شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
پژوهشگر دکتری شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
ارتقاء کیفیت محیط و بهبود سطح زندگی ساکنان آن موضوع اصلی علم شهرسازی است. این موضوع به دلیل ماهیت چند بعدی خود از پیچیدگی و گستردگی ویژه ای برخوردار است. شهر، پدیده ای فراتر از کالبد ظاهری است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر به عنوان بعد پنهان در طرح های شهری به شمار می روند که به دلیل ماهیت غیرکالبدی و دشواری شناخت و درک، همواره در عرصه های نظریه پردازی و عملی مورد کم توجهی واقع شده اند. در این مقاله سعی شده است با اشاره به سیر تکوینی نظریه های شهرسازی به ویژه با تأکید بر زمینه های اجتماعی و فرهنگی، به بررسی رویکرد برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از مهم ترین مبانی فکری در زمینه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی در زمینه شهرسازی پرداخته شود. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤالات است: رویکرد برنامه ریزی ارتباطی در سیر تکوینی نظریه های شهرسازی از چه جایگاهی برخوردار بوده و اصول و الزامات آن کدام است؟ نحوه عملکرد آن چگونه است و در وادی عمل با چه مشکلاتی مواجه شده است؟ با مطالعه نظریه های مطرح در برنامه ریزی شهری می توان نتیجه گرفت که ابعاد اجتماعی زندگی شهری در نظریه های برنامه ریزی شهری به ویژه در نظریه های نیمه نخست قرن بیستم کمتر مورد توجه بوده اند. توجه به مباحث اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم به طور جدی تری در نظریه های برنامه ریزی شهری گنجانده شده و در اواخر قرن گذشته به طور جد رویکرد ارتباطی در نظریه های برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفتند. این رویکرد در حوزه نظری و عملی دارای نقاط قوت و ضعفی است که به تفصیل در متن مقاله مورد مداقه قرار گرفته است.
Reorganization and improvement of the level of citizens life is the most important objective of urban planning. The multi-dimensional characteristics of this issue create the need to be associated with other disciplines such as sociology, economy and other human sciences. The social and cultural aspect of each city is one of the hidden aspects of urban plans, which are less considered because of their none-physical and complicacy of perception. Cities and towns are complex mixture of nodes, networks. Places and flows in which multiple relations, activities and values co-exist, interact, combine, conflict and generate creative synergy. The aim of this article is to introduce the evolution of urban theories during the previous decades with particular focus on socio-cultural aspects. Afterwards, the collaborative planning approach was explained as a socio-cultural respond to urban contemporary problems. This paper is looking forward to find the answer of various questions such as: what is the proper function of collaborative planning? What are the main difficulties of the collaborative planning in practice? The communicative planning is the most recent part of planning literature that has explains the inter–personal relationships among actors in the planning field. The main part of the paper is devoted to a discussion of practitioners, perspectives which is developed through a framework of communicative planning: first, intrinsic principles and values, second, process and appropriate actions and finally competing obligations.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32687_7eca1b47632929872ceb4e250224d09b.pdf
برنامه ریزی ارتباطی
زمینه های اجتماعی و فرهنگی
نظریه های شهرسازی
Collaborative Planning
Socio-Cultural Aspects
Urban Planning Theories
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
121
132
32688
Original Article
بررسی نقش و اثرات گردشگری شهری در توسعه پایدار شهر؛ با تأکید بر ادراک ساکنان
Analyzing The Roles and Impacts of Urban Tourism on Sustainable Urban Development; Focusing on Citizens Perception
پویان شهابیان
pshahabian@gmail.com
1
دانش آموخته دکتری شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
بر پایه وجود ارتباط دو طرفه توسعه پایدار و گردشگری پایدار، برای آن که گردشگری بتواند به توسعه پایدار شهر کمک کند، باید اثرات آن در شهر شناسایی شده و مورد توجه خاص قرار گرفته شود. با این پیش فرض کلی این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی اثرات مثبت و منفی ناشی از توسعه گردشگری شهری، نحوه ادراک ساکنان از اثرات مختلف توسعه گردشگری بر ابعاد توسعه پایدار شهری را به تفصیل مورد بررسی قرار دهد. این مهم از این رو است که نحوه ادراک ساکنین از تأثیرات گردشگری و میزان رضایتمندی آنها از وجوه مختلف آن، یکی از شاخصه های مهم تحقق توسعه پایدار شهری است. در حالی که در اکثر موارد در سنجش میزان اثر گردشگری در توسعه شهر این موضوع مورد توجه قرار نمی گیرد. نوشتار حاضر، پژوهشی تحلیلی-کاربردی و مبتنی بر روشی کمی در تحلیل داده ها است. برای تحلیل نظرات ساکنان سرعین از فن پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که گردشگری شهری در عین حال که اثرات مثبت اقتصادی انکار ناپذیری بر جامعه شهری دارد، در کنار خود آثار متنوع )مثبت و منفی ( اقتصادی، اجتماعی و محیطی را نیز در شهر میزبان ایجاد می نماید. در عین حال تأثیر پذیری ساکنان بخش های مختلف شهر از اثرات متفاوت بوده و لازم است در ارزیابی نحوه و میزان این اثرات به تفکیک مورد تحلیل قرار گیرد.
Based on the bilateral relationship among sustainable development and sustainable tourism- In order to assist sustainable urban development- its impact on city should be identified. Base on the mentioned hypothesis this article tries to survey the positive and negative impacts of urban tourism development and citizens’ perception of various tourism development impacts on urban sustainable development aspects. In fact, resident’s perception and influences of tourism impacts and their satisfaction is one of the most important criteria of achieving sustainable development. But, in most similar cases of analyzing the impact of tourism on urban development, this criterion is not considered. The presented article is an analytic-applied research based on quantitative analysis methods. Therefore, in order to analyze the Sarein inhabitants, questioner technique is done. The result of this analysis shows that aside positive economical effect of urban tourism, it has got enormous positive effect on urban society too. In addition, it has got effects (positive & negative) on the target groups, economy and environment. Furthermore, the amount of the effects is different on various part of the city, therefore it is essential to have divided analysis.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32688_a1ba35b5746135a6575bd6133217fc3f.pdf
گردشگری شهری
توسعه پایدار شهر
اثرات
ادراک ساکنان
Sustainable urban development
urban tourism
Effects
Inhabitant Perception
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
133
142
32689
Original Article
بررسی وضعیت دسترسی شهروندان با تأثیرگذاری شیوه سفر، نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر
Analyzing The Impact of Commute Mode on Accessibility Level
مصطفی قدمی
1
رحیم بردی انا مراد نژاد
2
سیده سحر محمدی
mohammadi1384@yahoo.com
3
استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران.
استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران.
دسترسی، یکی از مؤلفه های کلیدی مؤثر بر کیفیت محیط شهری است. دسترسی به مراکز اشتغال و مکان سایر فعالیت ها و خدمات در شهر، نیاز به سفر و جابه جایی را اجتناب ناپذیر می سازد. در این رابطه زیرساخت های حمل ونقل و موقعیت فضایی فعالیت ها به عنوان عوامل تعیین کننده مسافت، شیوه سفر و سهولت جابه جایی و دسترسی، اهمیت ویژه ای می یابد بدین ترتیب ساختاریابی شهر به گونه ای که نیازمندی های شهروندان را در کوتاه ترین فاصله از محل سکونت (از طریق سفرهای پیاده( و به آسانی تأمین نماید، از جمله اهداف برنامه ریزی شهری است. تحقیق حاضر، با هدف بررسی وضعیت دسترسی به مراکز مختلف شهر بابلسر اعم از محل کار، مراکز خدماتی و خرید، با توجه به شیوه سفر افراد به مراکز مذکور انجام شده است. فرضیه این پژوهش عبارت است از: وضعیت سهولت دسترسی به مراکز خدماتی شهر بابلسر تحت تأثیر شیوه سفر شهروندان تفاوت معنی داری را نشان می دهد. روش این تحقیق از نوع پیمایشی، مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. در تدوین پرسشنامه، ابتدا سوالاتی در خصوص شیوه سفر افراد به مراکز مختلف در سطح شهر و سپس طبق نظر جامعه محلی میزبان، سهولت دسترسی به همان مراکز مورد سنجش قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی مثل میانگین و واریانس و روش آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج این تحقیق همانطور که انتظار می رفت، نشان می دهد که میان شیوه های مختلف سفر به لحاظ سهولت دسترسی شهروندان به مقصد، تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی راحتی دسترسی به مقاصد مختلف در حوزه آماری مورد مطالعه تحت تأثیر عامل شیوه سفر افراد بوده است.
Accessibility is considered as a key component in quality of urban environment. In fact access to facilities, work, commercial and services centers in cities create the need of mobility. In this regard transportation facilities and urban activities distribution are taken in to account as determinant factors of VMT, commute mode and mobility comfort. Therefore city structure in a way which provide citizens need in shortest distances from residential zones is considered as the most urban planning goals. This paper is prepared with the aim of analyzing accessibility to Babolsar city services centers such as working centers, commercial centers based on their commute modes. The hypothesis of this research is that the commute mode of residents has got significant effect on accessibility condition to job and services zones. The methodology of the research is based on statistic samples by questionnaire. Questions such as residents commute modes and their accessibilities’ conditions were asked form native people and analysis is done based on statistical methods. The results of this research through parametric statistics show a significant correlation among mentioned variables.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32689_7363ce84731a6635b374ec09188e0502.pdf
شهر
دسترسی
اتومبیل
شیوه سفر
بابلسر
City
accessibility
Commute Mode
Babolsar City
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
143
158
32690
Original Article
قرائتی از نظام شهرسازی آمریکا (با تأکید بر شهر نیویورک)
A Reading on American Urban Planning and Design System (With Emphasis on New York City)
هومن قهرمانی
hghahremani@iust.ac.ir
1
اسماعیل شیعه
2
پژوهشگر دکتری شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
دانشیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
تحولات شهرسازی در ایالات متحده، تابع ویژگی های خاص این کشور بوده است که اهم آن ها عبارتند از: وجود نظام فدرالیسم، تسلط مالکیت خصوصی زمین، نقش اقتصاد آزاد، تسلط اتومبیل و حومه نشینی، تأثیر جنبش های سیاسی و اجتماعی و غیره. به طور کلی در نظام فدرال آمریکا ارائه بخش مهمی از خدمات عمومی و رفاهی، به عهده دولت های ایالتی و محلی است و برنامه ریزی محلی به عنوان ابزاری ضروری برای پاسخگویی به نیازهای مردم مطرح است. اصولاً اعتقاد به مشارکت همه نیروهای مؤثر در روند توسعه و عمران است. ویژگی برنامه ریزی آمریکایی محدودیت در قدرت تصمیم گیری است، لذا تأیید طرح ها و مقررات روندی قانونی است که برعهده نهادهای قانونگذار و منتخب مردم یعنی شوراها میباشد و اجرای مقررات شهرسازی برعهده اداره شهرسازی دولت محلی است. عناوین ارگان هایی که در مورد مسائل مربوط به برنامه ریزی و منطقه بندی صاحب اختیاراند در هر ایالت ممکن است با دیگری متفاوت باشد و الگوهای مختلفی برای اداره شهرها در نظام مدیریت شهری وجود دارد. در پی گرایش به روش ها و موضوعات کیفی در برنامه ریزی و طراحی شهری آمریکا تحولات مثبت و منفی عمیق در ضوابط منطقه بندی و مقررات کاربری زمین به وجود آمده است. در این نوشتار سعی شده تا نظام برنامه ریزی شهری نیویورک نیز به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای ایالت متحده مورد بررسی قرار گیرد. نظامی که منتج شده از یک ساختار شش سطحی است که هر سطح، پشتیبان سطح بالاتر خود است. جهان شهری که در آن نگاه خاص به جایگاه شوراها، کمیته های مربوطه، اهرمهای خاص برنامه ریزی شهری و انعطاف دربرنامه ها، طرح ها و قوانین در کنار یکدیگر وظایف برنامه ریزی شهری را محقق می سازند.
Urban planning and design evolutions in United States of America are coherently related to its special characteristics including federalism, private land ownership, liberal economies, dominance of car and sub urbanism, various social and political movements etc. In United States of America, state and local governments generally are responsible for public and welfare services and local planning plays as an essential tool in supporting people needs and requirements. There is strongly held belief in participation of all effective forces in the process of development limitation to authority in the decision taking is the most important characteristics of American urban planning and design systems so plans and regulation enactments have their legal process which official and chosen legislative organization like responsible councils do it. Local governmental administration of urban planning and design is responsible for regulation implementation.The title of responsible administrative organization may be different in each states from another and there are different patterns for managing cities in American urban management system. After tending to qualitative subjects and methods in American urban planning and design system, many positive and negative changes have happened in the land use and zoning regulation systems. This paper puts urban planning and design system of New York City under consideration. New York is one of the most important cities of United States of America and has a hexalayer urban planning and design system which each layer supports another one. A world city which different councils and related committees have key roles in it. Specific urban planning tools besides flexibility in programs, Plans and regulations comply urban planning duties.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32690_9dfb5340ab99517826ea76bb1c046e43.pdf
نظام برنامه ریزی شهری آمریکا
برنامه ریزی شهری نیویورک
حوزه بندی و انعطاف پذیری
American Urban Planning Systems Urban Planning in New York City
Zoning and Flexibility
per
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
2012-03-01
4
7
159
172
32691
Original Article
مقایسه تطبیقی مکاتب مطالعات مورفولوژی شهری به منظور تکمیل آن براساس دستگاه تحلیلی مکتب اقتصاد سیاسی فضا
Comparative Study on Schools of Urban Morphology Studies in order to Complete Them, Based on Analytical System of Political Economy School
حمیدرضا محملی ابیانه
mahmeli2@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مدیریت شهری، دانشکده مدیریت، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
مورفولوژی (ریخت شناسی) شهری بررسی نظام مند فرم، شکل، نقشه، ساختار و کارکردهای بافت مصنوع شهرها و منشاء و شیوه تکامل این بافت ها در طول زمان است. مطالعات بسیاری در خصوص مورفولوژی شهری انجام گردیده است که در یک طبقه بندی صورت گرفته به سه مکتب کلی بریتانیایی، ایتالیایی و فرانسوی تقسیم شده اند. مطالعه حاضر به گونه بندی مطالعات مورفولوژی و مقایسه تطبیقی مکاتب موجود در انجام مطالعات مورفولوژی شهری می پردازد و براین اساس ضمن بررسی تفاوت های این مکاتب، تلاش می کند تا به نقد مشترکی که بر آ نها وارد می شود، بپردازد. مطالعات مورفولوژی شهری کمتر به فرآیندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر روند تاریخی شکل گیری بافت توجه داشت هاند. با توجه به این امر، چنانچه بتوان روشی را پیشنهاد نمود که از حیث توجه به روندها و فرایندهای شکل دهنده ی فرم شهری وضع موجود به اندازه مطالعات مکتب انگلیسی (که در مقام مقایسه، کامل تر از سایر مکاتب مورفولوژی شهری به نظر می رسد) کارا باشد و در عین حال بتواند ساختارهای اجتماعی و روابط اقتصادی حاکم بر فضا را تشخیص داده و از آن ره مطالعات مورفولوژیک را به اهداف تجویزی نزدیک نماید، چارچوبی نسبتاً مؤثر ارائه شده است. لذا پیشنهاد این مطالعه استناد به الگوهای مورفولوژی بریتانیایی در عین تأکید بر نیروهای اثرگذار اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در بستر زمان است که برای این امر می توان به طور خاص از دستگاه تحلیلی مکتب اقتصاد سیاسی فضا بهره جست.
Urban morphology is the systematic study of form, shape, map, structures and functions of man-made urban fabric and origins and evolution style of these fabrics over time. There have been a lot of researches on urban morphology during recent decades which according to a classification can be divided into three generic schools: Britain, Italian, and French. This paper tries to categorize urban morphology and conduct a comparative study on schools of urban morphology. Afterwards, it tries to explore and examine differences among these schools in order to recognize their deficiencies. Urban morphology studies have tended to give minor consideration to political, economic and social processes which play leading role in the historical process of forming urban form. Considering these issues surrounding urban morphology researches, this study attempts to seek an effective framework which is as efficient as English school of urban morphology (in term of processes and procedures of shaping current urban form). Meanwhile, it can detect social structures and economic interrelationships which control and shape the space (and therefore it encloses urban morphology studies and prescriptive foals). English school of urban morphology has been emphasized because in comparison with other urban morphology schools, it seems more comprehensive. Hence, this paper recommends English urban morphology patterns accompanying with emphasizing efficient economics, social and political forces over time which can be viable by adopting analytical system of political economy school.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32691_db0b5e0f5ecad5cfb4e56fba32793013.pdf
مورفولوژی
اقتصاد سیاسی فضا
فرم شهری
طراحی شهری
Urban Morphology
Political Economy of Space
Urban Form
Urban Design