دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
مدلسازی راهبردهای ساختاری دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با اقتباس از تجربیات گذشته
1
17
FA
سید غلامرضا
اسلامی
دانشیار معماری، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
رضا
نقدبیشی
دانشجوی دوره دکتری معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
r.naghdbishi@srbiau.ac.ir
تغییرات و پیشرفتهای علمی در حوزه های مختلف باعث تغییرات چشمگیر و مؤثر در نحوه رویارویی مراکز آموزش عالی با نحوه آموزش و کمیت و کیفیت مرتبط با آن می شود. تعیین و تبیین اهداف و برنامه های آتی در زمان های متفاوت روشی قطعی تر در جهت رسیدن به آینده مطلوب می باشد که در نتیجه آن، دانشکده های معماری توان واکنش مناسب نسبت به این تغییرات را پیدا م یکنند. دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با تأکید بر نوع آموزش معماری در دوره های مختلف و همچنین نحوه برخورد با آموزش معماری، به عنوان دانشگاه مادر و نماد آموزش عالی کشور، می تواند نقش هدای تکننده و جه تدهنده سایر دانشکده ها و مؤسسات آموزش عالی را برعهده داشته باشد. از طرف دیگر با توجه به اهتمامی که در حال حاضر در تولید و توسعه علم وجود دارد، بازنگری به جهت احیاء نقش سازنده تر دانشگاه تهران در عرصه داخلی و منطق های و همچنین هم راستا شدن طرح های اجرایی و آموزشی معماری با سیاستهای کلان و قوانین استنادی بالادست به عنوان عوامل تعیین کننده کلی، برای تعیین اهداف آتی مراکز آموزش معماری ضروری به نظر میرسد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش"مشابه سازی" و بر پایه تقسیم بندی روشهای پژوهش پیشنهادی چپین صورت گرفته است که شامل آمایش اطلاعات به صورت جامع و مدلسازی مفهومی آن در سه مرحله گذشته، حال و آینده به کار گرفته شده است. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر نظریه های توسعه ای واقعی تگرا و پرداختن به فلسفه گذشت هنگر حقیقت جو، از نظریه های مبتنی بر تبیین وضعیت موجود به منظور طراحی آینده ممکن، نیز بهره گرفته شده است. از این رو طرحی برمبنای برنامه دهی، برنامه ریزی و ارائه مدل های شبک های با ساختاری پایا و هدفمند برای دانشکده معماری با اقتباس از گذشته، مرحله اول این طرح پژوهشی و مقاله حاصل از آن را متأثر نموده است.
مدلسازی,برنامه دهی,برنامه ریزی,دانشکده معماری,پردیس هنرهای زیبا
https://www.armanshahrjournal.com/article_33203.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33203_1470ecd4f1f2ef578c1010ba74efaa17.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بررسی نقش گنبد در شکل دهی به مرکزیت معماری مسجد
19
30
FA
محمدرضا
بمانیان
دانشیار معماری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
سونیا
سیلوایه
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
sonya_silvayeh@yahoo.com
گوهر وحدت در معماری اسلامی ایران، حاصل پویایی و بالندگی اکسیری است که هستی همه هس تها از اوست. توحید نخستین اصل معماری اسلامی به شمار آمده و از جمله ویژگی های آن وحدت است. ایجاد مرکزیت در بنا از جمله راهکارها برای تحقق وحدت در معماری است. از عناصر مؤثر در شک لگیری مساجد در دوران مختلف که تحت تأثیر مفهوم توحید قرار گرفته، گنبد است؛ این عنصر با نقش بارز خود در زمینه شک لدهی مفهومی و نمادین به ایجاد مرکزیت در بنای مساجد، بیانگر آن است که وظیفه خود را به خوبی می تواند به منصه بروز برساند. اهمیت معنوی فضای خلاء در گنبدخانه مساجد یکی از پیامدهای رابطه عمیق و دقیق معنویت و مبانی متافیزیکی اسلام و معماری اسلامی است. برای معماری اسلامی (اگرچه این تنها ثمره اصل توحید نیست) خلاء، سمبل یا نشانه ای است که استعلا و حضور خداوند را نمایانگر است. در مقاله حاضر، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته شده است. بدین منظور ضمن بررسی موضوع نقش توحید در معماری اسلامی ب هعنوان یکی از شاخص های مطرح در آثار مسلمانان به شکل نظری، به صورت عملی نیز نقش معماری گنبد در شکلدهی به مرکزیت معماری در یک مسجد به صورت خاص (مسجد شیخ لطف الله) مورد بررسی قرار گرفته و سپس شاخص های در نظر گرفته شده، بر روی چند مسجد دیگر مورد ارزیابی قرار داده شده است. دستاوردهای حاصله از بررسی صورت گرفته نشان دهنده آن است که توحید در معماری بناها و به خصوص مسجد موثر بوده و از طرفی با تعیین شاخصهایی مانند درونگرایی، دایره، تقارن نقطه ای، محور عمودی و شکل هندسی کره و ارزیابی آن ها به این نتیجه می رسیم که گنبد نیز در شکل دهی به مرکزیت معماری مسجد تاثیرگذار است.
معماری اسلامی,توحید,معماری گنبد,مرکزیت,بنای مسجد
https://www.armanshahrjournal.com/article_33204.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33204_dfc944aa87dbba35a9a7a0e689201247.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تجلی عالم مثال درتزئینات معماری عصر صفوی، نمونه موردی: مسجد امام اصفهان
31
44
FA
الهام
پرویزی
دانشجوی دکتری معماری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
parvizi.e@gmail.com
حسنعلی
پورمند
استادیار پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
فضای حاکم بر معماری و شهرسازی صفویه فضایی شیعی- ایرانی است و اندیشمندان این دوره به وجود مستقل صورتهای عقلی و مثل افلاطونی معتقدند. گرایش به اشراق نوری، رویاهای مثالی، تجرد خیال و عالم ارواح و فرشتگان در تفکر اشراقی عصر صفوی، مبانی نظری حکمت هنر اسلامی- شیعی را متحقق کرده بود. عالم مثال، قرابت نزدیکی با عالم برزخ از دیدگاه مذهب شیعه دارد؛ لذا در اندیشه فلاسفه ای مانند ملاصدرا در عصر صفوی به عنوان عصر حاکمیت تشیع به بارنشسته است. از آن جایی که معماری همواره زبان گویای ارز شهای زمان خویش است. این نوشتار نیز در پی چگونگی و امکان تجلی آن به خصوص عالم مثال در معماری صفویه به بررسی این امر در تزئینات معماری صفویه م یپردازد. تحقیق حاضر به روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی موضوع در مسجد امام اصفهان جهت سنجش میزان انطباق آن با عالم مثال در اعتقادات شیعی پرداخته است. منابع گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسناد دست دوم، می باشد. جستجوی عالم مثال در فلسفه صدرایی که با مثال شیعی منطبق است نشا ندهنده آن است که برزخ، میان عالم عقل و جسم است.به جوهر عقلانی صورت میدهد و از جوهر جسمانی ماده می گیرد. عالم کشف و شهود است. این عالم در مراتب وجود هم در قوس صعود و هم در قوس نزول وجود دارد. پس از تعمیم چگونگی اعتقاد به عالم مثال و تجلی آن در آثار تزئینی معماری نتیجه تحقیق نشان از آن دارد که تزئینات مسجد امام اصفهان طبق باور شیعه به عالم مثال در آن دوره شکل گرفته است؛ در واقع ساخت بهشت زمینی حکمت جمعی نظری حاکم بر عصر بوده است چرا که حکمت و فلسفه و طریقت و شریعت در این دوره به اتحاد رسیده است. چنانکه این امر در نقوش گیاهی، اعداد و رنگ های به کار رفته مشاهده می شود.
عالم مثال,معماری صفوی,مسجد امام,تزئینات
https://www.armanshahrjournal.com/article_33206.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33206_4b6246f5cc24524f471d3887c9762417.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
میزان رضایتمندی ساکنان محله نارمک از فضاهای باز و تسهیلات عمومی محیط مسکونی
45
59
FA
حسام
جواهرپور
کارشناسی ارشد معماری، گرایش مسکن، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
djavaherpour@arch.iust.ac.ir
سیدباقر
حسینی
دانشیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
سعید
نوروزیان ملکی
پژوهشگر دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
محله نارمک را می توان محله ای نامید که از ابتدا با هدف ایجاد فضاهای جمعی در کنار تقسیم بندی های مرسوم قطعه های زمین طراحی شده است. اما عدم تغییر تسهیلات عمومی و فضاهای جمعی همزمان با افزایش تراکم در نارمک و تبدیل خانه های تک واحدی به آپارتمان ها می تواند سبب عدم رضایتمندی ساکنان از این عرص ههای عمومی شده و با تبدیل آن ها به مکان هایی پرازدحام و شلوغ و به دور از آرامش، از میزان بهره برداری ساکنان از این فضاها بکاهد. این مقاله با هدف تعیین میزان رضایتمندی ساکنان نارمک پس از بیان تعاریف اولیه لازم- شناخت مشکلات موجود در منطقه که سبب نارضایتی احتمالی ساکنان شده و یا میزان استفاده آنان از فضاهای جمعی را کاهش داده و نیز عوامل ایجاد این مشکل ها انجام گرفته است. با بررسی این نمونه موردی می توان به راهکارهایی در جهت رفع مشکل ها در نمونه های موجود این چنینی دست یافت و همچنین در طراحی های آینده تدابیری اندیشید تا فضاهای جمعی طراحی شده که از نکات بسیار مهم و کلیدی در طراحی محله ها و مجتمع های مسکونی هستند، همیشه زنده و قابل استفاده باقی بمانند. روش تحقیق پژوهش حاضر بدین گونه است که در مرحله نخست مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای تدوین و تهیه گردیده که بر اساس نتایج حاصل از فرضیات تحقیق شکل گرفته بودند. در مرحله بعدی برای آزمون فرضیات تحقیق، مطالعات میدانی روی میدان های نارمک انجام و طی دو مرحله توزیع پرسشنامه با جامعه آماری 40 و 50 نفر، نتایج موردنیاز استخراج و تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد که ساکنان به طور متوسط از این میدا نها برای قدم زدن و یا گذران اوقات فراغت استفاده می نمایند. آن ها همچنین مهم ترین عوامل ایجاد مشکل در محله را به دلیل کمبود پارکینگ، تعداد بالای ساکنان و ساختمان سازی های متعدد می دانند. روابط همسایگی و نیز رضایتمندی کلی ساکنان از محله در حد متوسط ارزیابی گردیده است.
فضای باز,تراکم,رضایتمندی,تسهیلات عمومی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33208.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33208_cac2114461a98dd2a8b2538b97c83d6f.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
جایگاه عوامل کالبدی در کاهش قیمت مسکن
61
71
FA
سید عبدالهادی
دانشپور
استادیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
daneshpour@iust.ac.ir
ساسان
حسینی
پژوهشگر دوره دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
بازار مسکن در سال های گذشته از پرنوسان ترین بخش های اقتصادی کشور بوده و دوره های رکود و رونق بسیاری را تجربه کرده است. تدوین یک برنامه جامع جهت کنترل بحران مسکن نیازمند شناسایی و تحلیل عمیق ابعاد مؤثر بر افزایش قیمت مسکن و حوزه نفوذ آن ها است. براساس آمار بانک مرکزی نمودار رشد قیمت مسکن بر روند رشد تورم منطبق نیست؛ به عبارتی علاوه بر تورم عمومی، عوامل خرد و کلان بسیاری در تعیین قیمت مسکن دخالت دارند که میزان تأثیرگذاری آنها براساس دوره های رکود و رونق در بازار مسکن الگوهای متفاوتی دارد. در دست هبندی کلی این عوامل به دو دسته عوامل درون بخشی و برو نبخشی تقسیم بندی می شوند. ب همنظور توجه همه جانبه به عوامل مؤثر در قیمت مسکن از روش سیستم دینامیک استفاده کرده و نمودار حلقه علّی و معلولی مربوط به سازوکار تأثیر عوامل یاد شده در قیمت مسکن ترسیم می شود. با توجه به نمودار، قسمت عمده عوامل مصرفی از طریق تأثیر بر تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار، قیمت مسکن را تغییر م یدهند. به این ترتیب راهکارهایی که بتوانند از طریق سرعت بخشیدن به فرآیند ساخت و تولید ساختمان های مسکونی و عرضه مسکن و یا جلوگیری از افزایش تقاضا، فاصله میان عرضه و تقاضا را محدود کنند، از سیاس تهای موفق در کاهش قیمت مسکن محسوب می شوند. این سیاست ها میتوانند در دسته های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ارائه شوند که در این مقاله راهکارهای کالبدی از جمله انبوه سازی، استفاده از تکنولوژی های نوین، پیش ساخته سازی، افزایش عمر مفید ساختمانهای مسکونی، ساماندهی بافت های فرسوده، طراحی مدوله و اصلاح الگوی مسکن بررسی می شود.
قیمت مسکن,مسکن,عوامل کالبدی,سیستم دینامیک
https://www.armanshahrjournal.com/article_33210.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33210_8466ec29f666070d2f8204bd9f60d508.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تحلیل نظریه قابلیت محیط از دیدگاه گیبسون و بازخورد آن در مطالعات انسان و محیط انسان ساخت
73
86
FA
گلرخ
دانشگر مقدم
استادیار معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
gdanesh@alumni.ut.ac.ir
مرمر
اسلامپور
کارشناس ارشد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی همدان، همدان، ایران.
مفهوم قابلیت محیط مفهومی پردامنه و پرکاربرد می باشد که از سوی مطالعات علوم رفتاری در حیطه معماری و محیط انسان ساخت متداول شده است. از آن جا که همه جانبه بودن این مفهوم موجب بدیهی انگاشتن آن در برخی ارجاعات شده است؛ این مقاله می کوشد با بررسی ادبیات مطالعات محیط و رفتار نگرشی جامع و بن مایه ای به این مفهوم داشته آن را مورد تحلیل قرار دهد. اگر چه تعریف مفهوم قابلیت نسبتاً ساده به نظر می رسد، اما ثابت شد هاست که طراحی کردن و ساختن بر این اساس فوق العاده دشوار می باشد. این امر بحث های بی شماری را به عنوان ماهیت واقعی آن برانگیخته است. روش شناسی تحقیق بر مبنای روشی کیفی است که با رویکردی تفسیرگرا به تحلیل نظرات و آراء معتبر با محور قرار دادن مفهوم قابلیت محیط مبتنی بر ادبیات محیط و رفتار م یپردازد. این نوشتار با این باور که با تحلیل و مداقه در وجوه مختلف مفهوم پایه قابلیت محیط می توان به دریافت و نگرشی جامع و کاربردی دست یافت، به واکاوی نگرش های مختلف قابلیت محور پرداخته و در نهایت دلالت های آشکار و پنهان این مفهوم را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجهگیری نشان م یدهد اگر چه تعابیر و دسته بندی های گوناگونی از قابلیت ذکر شده است و رویکرد گیبسون به این مفهوم اساس کاربرد آن در حوزه محیط انسان ساخت را تشکیل م یدهد؛ اما ضروریست با رجوع به بسط موضوعی مفهوم قابلیت در مواجهه با محیط ساخته شده به دیدگاهی جامع و کارامد در زمینه طراحی معماری و محیط ساخته شده دست یافت و با تأکید بر جنب ههای فراگیر از مفهوم قابلیت محیط می توان دلالت هایی جامع از جنبه های فیزیکی، اجتماعی و معنایی در مطالعات محیط ساخته شده و معماری استخراج نمود.
قابلیت,قابلیت محیط,گیبسون,محیط ساخته شده,طراحی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33213.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33213_00326311e29e601ad053dde7d13805be.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
ارتباط شناسی معنی تأملی بر: مفاهیم موجود در ارتباط معنایی کالبد بناهای شهری
87
95
FA
منصور
سپهری مقدم
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
عباس
ذکری
استادیار معماری، دانشکده هنر و معماری صبا، دانشگاه شهید باهنر،کرمان، ایران
a.zekri@uk.ac.ir
بر اساس نظریه ارتباط شناسی به روشنی مشخص است، که معنی وابسته به رمزهایی است که ما در ارتباط معنایی انتخاب می کنیم. معنی چیزی قابل انتقال نیست، فقط پیام است که منتقل میشود و معنی در پیام نیست، در گیرنده پیام است. از آن جا که مفهوم ارتباط بیش از همه جنبه ای را شامل می شود که دو نقطه یا دو نفر چیزی با هم مشترک داشته باشند، در نتیجه ارتباطات معنایی نیز جنبه ای را شامل می شود که چندین نفر به معنی مشترکی دست یابند؛ لذا در این تحقیق در پی پرسش از وجود ارتباط معنایی، برای شرط اشتراک معنی هستیم. بحث پیرامون نظریه ارتباط جهت شناخت عناصر ارتباطی و روشن شدن نقش این عناصر در اشتراک معنی بسیار با اهمیت و تأثیرگذار است، به طوری که این رویکرد مفهوم ارتباط معنایی را از "انتقال معنی" به"تجلی معنی" تغییر میدهد و از آنجا که ادراک انسا نها از محیط ملاک عمل اشتراک معنا قرار می گیرد. به همین دلیل روشی مورد نیاز است که در آن بتوان معانی ادراک شده توسط انسان از محیط را سنجید و اساس تجزیه و تحلیل قرار داد. با این هدف تحقیق حاضر به شناسایی معانی القایی محیط پرداخته است؛ لذا با روش روانشناسی ساختار ذهنی به سنجش معانی در استفاده کنندگان از بناهای شهری پرداخته و با توجه به طیف گسترده معانی به دست آمده و با تحلیل مقایس های نشان می دهد، معانی اشتراکی در سه طبقه جای گرفته اند که شامل:
1. برون یافت یا وجه عینی مبتنی بر تشخیص معانی فوری و ساده(حسی)، شامل شکل، رنگ، مصالح و توصیفات عملکردی.
2. درون یافت یا وجه ذهنی مبتنی بر تداعی معانی ضمنی.
3. فرایافت یا وجه معرفتی، که به جنبه معنوی یا قوای باطنی انسان مرتبط است و این وقتی است که در ساحت ظاهری نیز عنصری از معنویت در کار است.
ارتباط شناسی,ارتباط معنایی,پیام,رمزگان,سطوح معنی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33215.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33215_a2dffc5aecabf25e936084ef2e7b4180.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بررسی وجوه تشابه مفاهیم موسیقی ایرانی و معماری باغ ایرانی، نمونه موردی: باغ فین کاشان
97
110
FA
حسن
ستاری ساربانقلی
0000-0001-7556-3199
استادیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
sattari@iaut.ac.ir
مه لقا
شاهد
دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران.
معماری و موسیقی به عنوان تجلی بخش هایی از هنر روح آدمی دارای جلوه های جمالی و جلالی مشابهی در عرصه بروز و نمود می باشند. هر چند موسیقی با پدیده شنوایی و معماری با پدیده بینایی بیشتر نمود می یابد ولی هر دو هنر از وجوه متشابه فراوانی بهره برده اند. در باغ سازی ایرانی و معماری باغ ایرانی نمود این تشابهات معنایی و محتوایی با موسیقی با شدت بیشتری ظاهر شده است. هدف پژوهش حاضر مطالعه و بررسی وجوه متشابه در اصول موسیقی ایرانی و معماری باغ ایرانی است. به عنوان مطالعه موردی نیز باغ فین کاشان به عنوان یکی از بهترین و مهم ترین نمونه های معماری باغ سازی ایرانی انتخاب شده است. در تحلیل و بررسی موارد متشابه در نظام باغ سازی ایرانی به محوریت مطالعاتی باغ فین کاشان و موسیقی ایرانی، دوازده اصل مورد بررسی قرار گرفته است. این دوازده اصل عبارتند از سلسله مراتب، صوت، سمبول، عرفان، تزیین، نظم، هارمونی، مرکزیت، تمثیل بهشت، محرمیت، نیرو یا شدت، خط. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اصولی چون نظم، هارمونی، سلسله مراتب وغیره که در روند شک لگیری و توسعه در موسیقی شرکت دارند، در باغ ایرانی با بیان کالبدی در ساختار فضایی و معنایی باغ نمود پیدا می کنند و بدین ترتیب، کدهای معنایی و اصول نظام دهنده مشترک، در این دو عرصه هنری با بیان های متفاوتی به منصه ظهور می رسند.
معماری,موسیقی ایرانی,باغ ایرانی,باغ فین کاشان
https://www.armanshahrjournal.com/article_33220.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33220_c03a4dbc2804435f386c97896c806759.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
سیر تکامل گنبد اورچین بر اساس عوامل مؤثر در شکل گیری یک نماد معماری
111
127
FA
امین
سعیدیان
مربی معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ماهشهر، ماهشهر، ایران
amino_saidino@yahoo.com
مجتبی
قلی
کارشناس معماری، مجتمع آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان، اهواز، ایران.
احسان
زمانی
دانشجوی دوره دکتری معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ماهشهر، گروه معماری، ماهشهر، ایران.
محمدرضا
بمانیان
دانشیار معماری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
پیوند نزدیک میان دین، مذهب و معماری تدفینی و همچنین احترام خاص مسلمانان نسبت به امامزادهها سبب شکلگیری معماری آرامگاهی شده است که به سبب آن گنبد این گونه بناها ازلحاظ محتوایی و شکل ی از یک سو با جنبه تقدس و نمادین بنا مرتبط می شود و از سوی دیگر متأثر از هویت مذهبی و سیاسی فرد متوفی می باشد. گنبدهای مختلفی از قبیل رک، نار و دوپوسته و نمونههای دیگر در زمینه شیوه های گنبدسازی، شیو ههای ترسیم، سبک شناسی و روش های اجرایی آن توسط معماران ب هنام این سرزمین کهن معرفی شده اند. در این بین معماری گنبد اورچین که از شاخصه های بناهای آرامگاهی در بخ شهای جنوبی ایران می باشد، تنها افتاده است و اطلاعات اندکی از آن در تاریخ معماری ایران وجود دارد؛ و تنها به گزارش ها و تصاویری محدود از جهانگردان خارجی بسنده شده و در نتیجه آن خواستگاه، دلیل وجودی و نقش این نوع گنبد در بناهای آرامگاهی در هاله ای از ابهام باقی مانده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد که بر حسب نیاز در قسمت های مختلف پژوهش از تحلیل های تطبیقی مطالعات گذشتهنگر و روش های میدانی بر حسب نیاز استفاده شده است. در این پژوهش به ریشه لغوی و معنایی گنبد اورچین اشاره شده و خواستگاه معماری این گنبد که متعلق به دوره سلجوقی می باشد، معرفی شده است. سپس روابط هندسی میان زینه های آن تحلیل شده و انواع این نوع گنبد که شامل کوکبی و کثیرالاضلاع می باشد ترسیم شد هاند. عواملی همچون عملکرد تارک، نحوه ساخت، پوشش گنبد، نحوه توزین بار در ساختار گنبد مشخص شده است. در نهایت با بررسی عوامل مؤثر فرهنگی و تاریخی در شکل گیری ساختار کلی این نوع گنبد- گنبد رک اورچین- به این نتیجه خواهیم رسید که علت اصلی وجودی آن، عملکردی نمادین و سمبولیک بوده نه نمادی مذهبی صرف، که به تنهایی و یا در همجواری و تلفیق با فضاهای مذهبی در گذر زمان به خوبی نقشی تأثیرگذار و کاربردی داشته است.
معماری ایرانی,آرامگاه,گنبد,اورچین,مضرس
https://www.armanshahrjournal.com/article_33223.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33223_71c267aea3d4ce469cf36bc4a0d5ecbe.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تحلیل محتوای سایت طراحی به وسیله عکاسی سریع توسط دانشجویان (قیاس تطبیقی ایران و ترکیه)
129
141
FA
محسن
فیضی
دانشیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
mfaizi@iust.ac.ir
علی
اسدپور
پژوهشگر دوره تخصصی دکتری معماری منظر، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
در برنامه آموزشی دروس معماری کشور کمتر توجه ای به بسترهای اجتماعی- فرهنگی در فرآیند تحلیل سایت می شود. عکاسی از روش های کارآمد ارتباطی است که دانشجویان را قادر می سازد، آگاهیهای اجتماعی خود را از محیط شهری بیان نمایند. اما تاکنون از این ابزار بیشتر به عنوان نوعی وسیله توصیفی در معماری استفاده شده است. پیشنهاد این نوشتار این است که عکاسی به صورت کامل تری می تواند در تحلیل سایت طراحی به وسیله فرآیندهای تفسیری و "خواندن" تصاویر و به مثابه فرآیند "تفسیر و استخراج" مورد استفاده قرار گیرد. روش پژوهش مورد استفاده در این نوشتار از نوع پژوهش کیفی در رویکردی استنتاجی است که با پیمایش اجتماعی و مورد پژوهی نیز تلفیق شده است. این تحقیق ضمن ارائه روش شناسی پژوهش بصری به عنوان راهبرد شناخته شده در مطالعات اجتماعی، امکان استفاده از عکاسی به مثابه نوعی تحقیق بصری را جهت ارتقای شناخت و فهم بهتر محتوای بستر طراحی ممکن ساخته است. روش پیشنهادی در عمل در میان جمعی از دانشجویان ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج آن مورد تحلیل و قیاس تطبیقی با نمونه مشابه آن در ترکیه واقع شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان دادند که از نظر محتوایی دانشجویان ایرانی برخلاف دانشجویان ترکی توجه کمتری به رفتار مردم، نوع زندگی و علائم شهری دارند و در عوض به سنت، بافت های قدیمی و گذشته عکسالعملهای بیشتری نشان میدهند و از نظر مفهومی نوع تفاسیر دانشجویان ترکی، انتقادی است. در حالی که دانشجویان ایرانی کمتر دارای دیدگاه و نقطهنظر انتقادی حاصل از بینش فردی خود هستند و نگاه آنان اغلب توصیفی است. به بیان دیگر دانشجویان ایرانی به کالبد بیشتر از محتوای اجتماعی توجه می نمایند که می تواند تحت تأثیر"قیود آموزشی- دانشگاهی" و"قیود ارزشی- فرهنگی" جامعه باشد. با این حال دانشجویان با استفاده از این روش می توانند با موضوعات اجتماعی و عمومی تر سایت آشنا و درگیر شده و بدین ترتیب جنبه های غیر ملموس بستر نیز مورد توجه بیشتری قرار خواهد گرفت.
تحلیل سایت,پژوهش بصری,عکاسی سریع,منظر شهری,ویژگی های اجتماعی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33246.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33246_a6df0bf1369fd7de3fd4e13350ce82f9.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تأمّلی بر بنیانهای معرفت شناختی معماری معاصر
143
152
FA
عبدالحمید
نقره کار
دانشیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
کریم
مردمی
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
k_mardomi@iust.ac.ir
محمدمنان
رئیسی
دانشجوی دوره تخصصی دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
raeesi@iust.ac.ir
یکی از مباحثی که هنر و معماری سال های اخیر را به لحاظ مبانی نظری تحت الشعاع قرار داده، مباحث مرتبط با دانش"معرفت شناسی" و زیرشاخه های آن می باشد."نسبیّت شناخت" از مهم ترین مباحث مطرح در قلمرو معرفت شناسیِ هنر معاصر می باشد که با مسائلی نظیر تعیین جایگاه پدید آور اثر هنری، مخاطب اثر، چگونگی شکلگیری فرآیند فهم اثر و تعیین سهم هر یک در ب هوجود آمدن واقعه فهم مرتبط می شود. این مسائل ریشه در حوزه ای از معرفت شناسی تحت عنوان"معرفت شناسیِ متن" دارند که امروزه بیش از سایر زیرشاخه های معرفت شناسی، در زیرشاخه هرمنوتیک و به طور خاص هرمنوتیک مدرن نمود یافته است. مطابق با آخرین نظریاتی که در حوزه "معرفت شناسیِ متن" ارائه شده، همه فهمها متأثر از پی شداوریِ مفسرین هستند و پی شداوری ها متأثر از سنت و تاریخ هستند. سنت و تاریخ هم در فراشدی سیال درحال تغییر دائم بوده، فاقد ثبات و ایستای یاند. طبق این نگاه، هر نوع ابژه ای از جمله ابژه های معماری باید متناسب با این فراشدِ سیال ارائه شده، از هندسه هایی در طراحی آثار معماری استفاده شود که متناظر با اصل "نسبیت شناخت" باشند. در این مقاله ضمن اتخاذ رویکردی تاریخی – تفسیری با بهره گیری توأمان از روش استدلالی – منطقی، پس از تعریف اجمالی "دانش معرفت شناسی " به تبیین اصل "نسبیت شناخت" به عنوان یکی از مهم ترین اصول معرفت شناسی معاصر پرداخته، سپس بررسی تأثیرات این اصل بر تحول های معماری معاصر پرداخته شده است. در قسمت پایانی مقاله نیز به نقد این نهضت فکری در بستری معرفتی –فلسفی پرداخته، نشان خواهیم داد که نسب یگراییِ محضی که بر پایه بنیان های فلسفی"معرفت شناسی متن" بیان می شود سبب می شود تا نتوان به هیچ معیار و ضابط های برای شناخت و ارزیابیِ روشمند آثار استناد نمود که این امر، ارزش فهم را دچار چالشی جدّی میکند چرا که هر فهمی را موجّه می نمایاند.
معرفت شناسیِ متن,معماری معاصر,نسبیّت شناخت,مؤلف اثر,مخاطب اثر
https://www.armanshahrjournal.com/article_33247.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33247_fbbf7be6e131407aa462d7743df2a72c.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تسریع روند بهبودی بیماران با طراحی مناسب پنجره های اتاق های بستری، نمونه موردی: اقلیم معتدل و مرطوب (مدار 36 تا 38 درجه)
153
164
FA
فاطمه
مهدی زاده سراج
دانشیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
mehdizadeh@iust.ac.ir
امین اله
احدی
0000-0002-8969-6416
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، گرایش طراحی فضاهای درمانی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
ahadi6688@yahoo.com
در طراحی بیمارستان ها و مراکز بهداشتی- درمانی، به دلیل اهمیت بالای ماهیت کاربری که با سلامت روح و جسم انسان در ارتباط است و نیز حاکم بودن روابط پیچیده عملکردی (روابط برونبخشی و درونبخشی بیمارستان) در آن، توجه به الزامات طراحی مناسب نقش حیاتی دارد. یکی از این الزامات استفاده صحیح از نور روز است. از دیگر سوی در اقلیم های با رطوبت بالای هوا (مانند اقلیم معتدل و مرطوب) اهمیت توجه به نور روز برای ایجاد محیطی شفابخش بیشتر احساس میشود، زیرا این اقلیمها با روزهای ابری و کم نور بیشتری روبرو هستند. نوشته حاضر در صدد است که با اتکاء به مطالعات و تحقیقات تجربی و میدانی معتبر انجام شده (در مورد تأثیر نور روز در بیمارستا نها) به تشریح اثرات جسمی و روحی نور روز بر بیماران بپردازد. سپس با استخراج ویژگی های نور روز مناسب حاصل از نتایج و یافته های پیشین و نیز استانداردهای معتبر درباره نور روز و همچنین با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، راهکار کالبدی مناسب برای استفاده بهینه از نور روز در اتاق های بستری در اقلیم معتدل و مرطوب (مدار 36 تا 38 درجه) ارائه می شود، که شامل ابعاد مناسب پنجره ها، به منظور فراهم آوری موجبات ورود نور روز به میزان کافی به اتاق بستری، جهتگیری صحیح ساختمان، و ویژگی های سایه بان، مناسب اتاق بستری (به منظور جلوگیری از ورود تابش مستقیم آفتاب) در منطقه مذکور است. در مرحله بعد، صحت نتایج به دست آمده با نرم افزار نورپردازی دیالوکس مدل سازی و بررسی می شود. البته لازم به ذکر است که این روند طراحی و مدل سازی در سایر اقلیم ها نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد. از آن جا که طراحی اتاق بستری بر اساس استانداردهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران و وزارت بهداشت انجام می شود، میزان کارایی این استانداردهای طراحی (از نظر استفاده صحیح از نور روز در اتاق بستری) با نرم افزار محاسب نور سنجیده شده و در صورت لزوم مدل جایگزینی پیشنهاد می شود.
نور روز,سلامت جسم و روح,شفابخشی معماری,اقلیم معتدل و مرطوب
https://www.armanshahrjournal.com/article_33248.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33248_6de54dd591cabd6d6ce9beafb7797664.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بررسی رابطه بین تفکیک اراضی شهری و کیفیت فضاهای شهری در توسعه های جدید شهری، مطالعه موردی: شهر زنجان
165
176
FA
حمید رضا
ابراهیمی
عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، تهران، ایران.
ناصر
براتی
عضو هیئت علمی گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
nasserbarati1955@yahoo.com
مهران
فرامرزی
دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، قزوین، ایران
mehran_faramarzi2001@yahoo.com
توسعه های جدید شهری با الگوی تفکیکی شطرنجی خشک و بدون توجه به کیفیت فضاهای شهری و کیفیت زندگی ساکنین شکل گرفت هاند. در توسعه های جدید بی توجهی به جنبه های کیفی فضایی سبب کاهش کیفیت محیط انسان ساخت شده است. علاوه بر الگوی شطرنجی، الگوهای دوربرگردان و ترکیبی (دوربرگردان- شطرنجی) نیز از الگوهای تفکیکی در توسع ههای جدید شهری است که م یتوانند با رعایت اصول طراحی شهرک های جدید جایگزین الگوی شطرنجی شوند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تفکیک اراضی شهری و کیفیت فضاهای شهری در توسع ههای جدید شهری است. در این پژوهش با مطالعه نمونه های موفق توسع ههای جدید در کشورهای دیگر و مورد مطالعه قرار دادن سه الگوی تفکیکی شطرنجی، دوربرگردان و ترکیبی (شطرنجی- دوربرگردان) که در ایران از الگوهای تفکیکی رایج هستند، تلاش بر این است تا با مقایسه الگوهای تفکیکی پیشنهادهایی در جهت طراحی الگوهایی داده شود که در آن ها کیفیت فضاهای شهری مطلوب و قابل قبول گردند. نوع روش تحقیق کیفی است و به صورت توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعه متون و اسناد موجود و مطالعات میدانی انجام پذیرفته شده است. نمونه های موردی و الگوهایی از تفکیک اراضی در کشورهای گوناگون با توجه به نوع مناطق آ نها و تنوع در تفکیک اراضی آن ها بررسی می شود. بررسی نمون ههای موردی از طریق مشاهده مستقیم و غیر مستقیم (پرسشنامه) است. الگوهای تفکیکی قطعات و معیارهای کیفیت فضاهای شهری مورد بررسی قرار گرفته است و این معیارها در نمونه های موفق جهانی و نمونه های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای ارائه الگوهای تفکیکی مطلوب ارائه خواهد شد. با مطالعه نمونه موردی به این نتیجه دست یافتیم که کیفیت فضاهای شهری در سه الگوی دوربرگردان، شطرنجی و دوربرگردان- شطرنجی یکسان نیست و براساس مطالعات میدانی کیفیت فضاهای شهری در الگوی دوربرگردان- شطرنجی مطلوب تر از دو الگوی دیگر است.
تفکیک اراضی شهری,کیفیت فضای شهری,توسعه های جدید شهری,الگوهای تفکیکی شطرنجی,الگوهای تفکیکی ترکیبی(شطرنجی- دوربرگردان)
https://www.armanshahrjournal.com/article_33249.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33249_60cc547209ce2ff11d093d60d2ad2ede.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
فرآیند رخداد معنا در فضای شهری
177
186
FA
حسن
سجادزاده
استادیار شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران
h.sajadzadeh@gmail.com
محمد تقی
پیربابایی
دانشیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، دانشکده معماری و شهرسازی، تبریز، ایران.
نظریه های زبانی از نظر فلسفی و نظریه ای، مبنای مناسبی برای تحلیل و یا تفسیر پدیده های مختلف و از جمله معماری و شهرسازی است. موضوع این مقاله"معنی شناسی فضای شهری" در بستر و زمینه فرهنگی و اجتماعی خود است که با استفاده از رهیافت زبان شناسی و کاربست مفاهیم آن، در جستجوی فرآیند رخداد معنایی در فضای شهری می باشد. مقاله با استعانت و کاربست آموزه های معنی شناسی در زبان شناسی، به خوانش و قرائت فضای شهری م یپردازد. در این میان، در فرآیند نقش دلالت های درون زبانی در قالب قواعد نحوی(ساختار زبانی) و مفاهیم بازنمودی (ادراکات زبانی) از یک طرف، و دلالت های برون زبانی در قالب مفاهیم غیرکلامی و موقعیتی از طرف دیگر، فرآیند تحقق معنا را در متن موجب می شود. بر این اساس، فرآیند رخداد معنا در فضای شهری نیز از هم زمانی و توامانی سه عامل عینی، ذهنی و اجتماعی، به ترتیب در قالب ویژگی های ساختاری فضا، ادراکات و تجربه های فضایی و رفتارها و کنش کنشگران در فضای کالبدی، قابل تحقق است.
معنی شناسی,فضای شهری,ساختار,ادراک,کنش
https://www.armanshahrjournal.com/article_33250.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33250_0611615ac416ca4df8b77ce2d2cc2c7f.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
ارزیابی فضاهای واسط در ورودی شهرها، بر اساس معیارهای کیفیت، مورد مطالعه: ورودی قدیمی شهر کرج
187
199
FA
فرخنده
جوهری
دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی، گرایش طراحی شهری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
محمد رضا
پورجعفر
استاد گروه آموزشی شهرسازی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
pourja_m@modares.ac.ir
محمدرضا
مثنوی
احسان
رنجبر
پژوهشگر دوره دکتری معماری و مدرس گروه طراحی شهری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
در گذشته از جمله مهم ترین فضاهای با هویت شهری در کشورمان ورودی شهرها بوده است، لیکن امروزه با توجه به گسترش شهر و شهرنشینی و ارائه طرح های نامناسب شهری، ورودی اکثر شهرهای جدید بدون هی چگونه طراحی ویژه و مشخصی پی شبینی شده است و از سوی دیگر ورودی قدیم شهرها نیز به مرور زمان تخریب شده اند؛ لذا توجه به مؤلفه های کیفیت محیط که از ورودی شهرها انتظار م یرود و توجه به فضای واسط اصلی درون و بیرون شهر در ورودی شهر و مطالعاتی که در این زمینه باید صورت گیرد، راه هایی را ارائه م یدهد که می تواند در طراحی شهری و بهبود بخشیدن به این بخش از شهر مؤثر واقع شود. بنابراین در این پژوهش در جهت افزایش کارایی ورودی شهرها، معیارهای کیفیت در فضاهایی که دارای پتانسیل ایجاد فضاهای واسط در ورودی قدیم شهر کرج می باشند (خیابان شهید بهشتی و مسیر همجوار رودخانه کرج) بررسی شده و نتایج حاصل شده تأثیر هر کدام از فضاهای مذکور را در ساماندهی ورودی شهر مورد نظر نشان می دهد. برای دستیابی به هر کدام از این معیارهای کیفیت، دسته ای از عوامل نیاز است که در طراحی محیطی ورودی شهر از لحاظ کالبدی، اجتماعی و غیره مفید می باشد. در این مقاله، پس از بررسی کیفیت های مذکور و با استفاده از روش ارزیابی AHP ، قوت و کیفیت معیار مورد نظر از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از معیارهای مذکور، در شهر کرج میزان کیفیت خیابان شهید بهشتی و مسیر ه مجوار رودخانه کرج در ارتقاء عملکرد ورودی قدیم شهر کرج بررسی می شود.
کیفیت محیط,ورودی شهر,فضای واسط,معیارهای کیفیت,ارزیابی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33251.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33251_565585d91ab70318d80d4ca8f9f9de33.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
الگویابی تشخصِ عناصر مذهبی در شهر مزارهای ایران
201
216
FA
مهدی
حمزه نژاد
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
فرزاد
زرین قلم
کارشناس ارشد طراحی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی )ره(، قزوین، ایران
farzad.zar@gmail.com
موضوع تشخصِ عناصر مذهبی در شهرهای ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است و در شهرمزارها (شهرهایی که دارای مزارهای مهم در ابعاد فرامنطق های هستند) به ویژه در دوره های زیباگرایی شهری (شیوه آذری به بعد)، الگوهای مختلفی برای آن وجود داشته است. امروزه با توسعه زیارتگاه های شهری، پیروی از الگوهای مختلف در بُعد تشخص، تفاوت هایی را در شهرمزارها آشکار نموده است. روش ایجاد تشخص در دو بخش کلیِ پلان شهری و سیمای شهری (حجم، نما، ارتفاع و تزئینات بنا) قابل بررسی است. تفاوتها در اولویت دادن به تشخصِ بناها بیشتر ریشه در ایدئولوژی و تفکرِ مردم، حاکمان و سازندگان دارد. هدف این پژوهش ریشه شناسی این تفاوت ها در سنّت تاریخی و یافتن نسبت آ نها با فرهنگ امروز ایران به منظور الگوگیری از آ نها در طرح های جدید توسعه مجموع ههای مذهبی است. برای این منظور از روش پدیدارشناسی تاریخی و مطالعات اسنادی استفاده شده است و با انتخاب مهم ترین شهر مزارهای ایران، وضعیت تشخص در سیما و سازماندهی فضایی مورد بررسی قرار گرفت. بدی نگونه، براساس یافته های به دست آمده، از دوره آذری به بعد دو الگوی اصلی در شهرمزارها به رقابت پرداختند. گونه مزارگرا یا خانقاهگرا همچون بسطام و نطنز که مزار، شاخصِ کل شهر شده و مسجد و سایر بناها با حالتی کاملاً خفته و پنهان در کنار آن قرار م یگیرند؛ و به عکس در گونه مسجدگرا (گونه دوم) در کنار مزار، مسجد یا مصلای مهمی با تشخصِ بیشتر نسبت به زیارتگاه ایجاد می شود تا بُعد توحیدی و الهی مجموعه را تأکید کند. نمونه های مشهد و قم از مصادیق مهم این الگو هستند.
شهرمزار,تشخص,خانقاه,مسجد,زیبایی گرایی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33252.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33252_7bfe1debce1e8024a23b9603ca0c25db.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
تعیین تراکم ساختمانی بهینه در محلات حاشیه نشین با ملاحظات اجتماعی- فرهنگی، مطالعه موردی: خاک سفید تهران
217
231
FA
همایون
نورائی
گروه شهرسازی، مؤسسه آموزش عالی دانش پژوهان، اصفهان، ایران
hnooraie@gmail.com
منوچهر
طبیبیان
استاد شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
ناصر
رضایی
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
تعیین تراکم ساختمانی بدون توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه و فقط ب هصورت تقلیدی مطلق از غرب، نمی تواند راه حل مناسبی برای مشکل مسکن باشد. از این رو ضروریست تا با شناخت مشک لهای ایجاد شده و یافتن عوامل اثرگذار در آن، تراکم ساختمانی را با ویژگی های اجتماعی و فرهنگی محله ها متناسب کرده و از این طریق در راستای بهبود شرایط زندگی گام برداشت. بر این اساس در تحقیق حاضر با علم و آگاهی از تعدد عوامل تأثیرگذار بر تعیین تراکم ساختمانی، ب هدلیل محدودی تهای تحقیق، تنها معیارهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر این مقوله را در محله خاک سفید که از جمله سکونتگا ههای غیررسمی شهر تهران می باشد، بررسی کرده و با یک تحلیل آستانه ای، بیشینه تراکم ممکن را برای هر کدام از بلوک های محله مورد نظر محاسبه م یگردد. روش تحقیق این مطالعه به توصیفی- تحلیلی و از نوع نمونه موردی (محله خاک سفید) است و برای جم عآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی، و برای تحلیل آ نها از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و بکارگیری نرم افزار expert choice کمک گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشترین قابلیت به لحاظ اجتماعی- فرهنگی جهت افزایش تراکم ساختمانی متعلق به بلوک 14 در جنوب میدان نواب صفوی و ک مترین قابلیت متعلق به بلوک 10 در جنوب پارک گلشن می باشد.
تراکم ساختمانی,ملاحظات اجتماعی- فرهنگی,محله خاک سفید
https://www.armanshahrjournal.com/article_33253.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33253_63d6ed0870021f07262a45a656c6805a.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بررسی نگرش استفاده کنندگان در طراحی فضای پارک های شهری به منظور ارتقاءء خلاقیت پذیری فضای بازی کودکان
233
246
FA
حمید رضا
عظمتی
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ایران
azemati@yahoo.com
اسماعیل
ضرغامی
استادیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ایران.
بهرام
صالح صدق پور
استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ایران.
sedghpour@sru.ac.ir
سعید
عظمتی
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ایران.
بدون شک مشارکت اجتماعی یکی از مهم ترین مؤلف ههای مورد تأیید صاحب نظران درتوسعه جوامع رو به رشد و ضامن پایداری اجتماعی به شمار می رود و بسیاری از مشکلات ساختاری و عملکردی برنامه های توسعه، ناشی از نارسایی هایی است که در این حوزه، کم اهمیت تلقی می شود؛ لذا امروزه با درک این اهمیت جلب مشارکت مردم در بخشها و تخصص های مختلف نمود عینی به خود گرفته است. در مباحث معماری و شهرسازی نیز از آ نجایی که مقصود و هدف فرآیند طراحی، به ساما نکردن فضا به منظور رفع نیازهای انسان می باشد، جلب مشارکت استفاده کنندگان در این فرآیند میتواند متضمن برآورده شدن درست تر نیازها و به تبع آن استفاده بهینه تر و ماندگارتر از فضا باشد؛ لذا در راستای همین هدف، آنچه در این پژوهش نیز مورد توجه قرار گرفته است بررسی نگرش والدین به عنوان بخشی از استفاد هکنندگان، درخصوص خلاقیت پذیری پار کهای شهری برای استفاده فرزندانشان است. برای نیل به این هدف پس از ساخت و اعتباریابی ابزار پژوهش و محاسبه حجم نمونه با استفاده از روش تحقیق پیمایشی(زمینه یابی)، این نگرش از210 نفر از والدین در قالب چهار عامل: بازی سازی، تحرک پذیری، امنیت و تحری ککنندگی فضا استخراج شد. در بررسی خلاقی تپذیری کاربران از محیط، مهم ترین عاملی که در تحقیق حاضر به دست آمده مقوله یا عامل بازی سازی می باشد. بازی سازی در واقع فرآیند متعامل بین کاربر و محیط است. ب هگون های که هم محیط بر کاربر جهت اجرای بازی تأثیر می گذارد و هم کودک در محیط تغییراتی را برای بازی ایجاد می نماید؛ لذا توجه به این عوامل در فرآیند طراحی می تواند دست مایه مناسبی جهت طراحی فضاهای بهینه جهت رشد و ارتقاءء خلاقیت کودکان باشد.
پارک های شهری,خلاقیت,فضای بازی,کودک,مشارکت در طراحی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33255.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33255_f5273e0b7bbb26cd52565c65b6ad1809.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
ارزیابی نیازمندیهای سالمندان در فضاهای شهری، مطالعه موردی: پارک خلد برین شیراز
247
257
FA
مهران
علی الحسابی
استادیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
فرخنده
رفیعی
کارشناس ارشد طراحی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
raf_far2005@yahoo.com
بر طبق آمارهای جهانی، جمعیت سالمند در جهان رو به افزایش است، آمارها در کشور ما نیز تبیین کننده این واقعیت است. با ورود به دوره سالمندی، تغییرات چشمگیری در ویژگ یهای فیزیولوژیکی و روحی- روانی انسان رخ می دهد. این تغییرات، افراد سالمند را وادار می سازد تا محیط فیزیکی را به گون های متفاوت از جوا نترها درک کرده و پاسخ های متفاوتی بدهند. سالمندان از جمله گروه های اجتماعی هستند که به دلیل شرایط سنی و کاهش نسبی فعالیت های کاری، اوقات فراغت بسیار دارند و امکان استفاده آ نها از فضاهای شهری برای انجام فعالی تهای اختیاری و اجتماعی بیش از دیگر اقشار جامعه است. پار کها از جمله فضاهای باز شهری هستند که سالمندان برای گذران اوقات فراغت، پیاد هروی و غیره بسیار به آن جا مراجعه میکنند. در این مقاله پس از بررسی مبانی نظری پیرامون موضوع به چگونگی انجام تحقیقات میدانی در پارک خلدبرین شیراز و توزیع و تکمیل 120 پرسشنامه توسط افراد سالمند پرداخته می شود. نتایج ب هدست آمده نشان میدهند که فضاهای شهری ما در حال حاضر نه تنها پاسخگوی سالمندان که حتی پاسخگوی افراد سالم نیز نمی باشند. بیشترین مشکلاتی که سالمندان در فضاهای شهری عنوان کرد ها ند، عبارتند از: شلوغی معابر و ترافیک و سرعت زیاد ماشی نها، آلودگی هوا، کثیفی معابر و فضاها، ناهمواری مسیرها. تعدادی نیز به مشکلاتی چون نبودن پل عابر پیاده، کمبود فضای سبز، زیاد بودن فاصله دسترسی تا امکانات و تسهیلات عمومی، مبلمان شهری نامناسب، عبور موتورسیکل تها، وجود جوانان شرور و بیکار، عدم رعایت حق و حقوق سالمندان توسط مردم وکمبود تسهیلات عمومی اشاره کرد ها ند که بیان کننده این واقعیت است که علاوه بر طراحان، مدیریت شهری نیز نقش مهمی را در ایجاد فضاهای شهری مطلوب ایفا میکند.
فضاهای شهری,سالمندان,پارک خلدبرین
https://www.armanshahrjournal.com/article_33257.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33257_49d707811abcd39d2c51666fa8050e0b.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بازنگری حدود مداخله طراحی شهری در ابنیه معماری ایران برای تعامل با نوآوری معماری
259
269
FA
ندا
فیضی نجفی
دکتری شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
feizinajafi@gmail.com
حمید
ماجدی
استادیار شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
مداخله طراحی شهری در ابنیه معماری ایران، موضوع چالش معماران و طراحان شهری بر سر حیطه و قلمرو حرفه ای آنان، طی سال های متمادی است. در ایران همواره کنترل ابنیه معماری راه افراط و تفریط را پیموده است. این هدایت و کنترل، گاه منجر به حذف جایگاه معمار شده است و گاهی با فقدان هدایت مناسب، عرصه و فضای شهری را به اغتشاش کشانیده است. این مقاله پس از مرور ادبیات نظری موضوع که تحت موضوعات: قلمرو و حیطه طراحی شهری، زمینهگرایی و کنترل طراحی شهری مطالعه شده است، به بررسی نمونه های موردی منتخب از خلال اقدامهای طراحی شهری در ایران، جهت شناسایی نقاط ضعف و علل آن ها میپردازد. با توجه به پایگاه نظری به دست آمده از ادبیات موضوع و روند فعلی موجود در ایران، به نظر می رسد با اصلاح سیستم اجرایی و فرآیند تحقق پذیری طرحها، همچنین استفاده از ابزار بازنگری طراحی شهری در کنترل طر حها و توجه به رشد تدریجی شهر و عدم قطعیت پیشبینیهای طراحی در فرآیند طراحی شهری، چالش موجود در ایران میان معماران و طراحان شهری به حداقل برسد.
انعطافپذیری,زمینه,کنترل طراحی شهری,معماری نوآورانه,فضای شهری
https://www.armanshahrjournal.com/article_33258.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33258_b457e14ebdb11c91752041b6e6fcbd97.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
جایگاه اصالت درمرمت بافت
271
283
FA
محمد
مسعود
استادیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
massoud53@live.com
عیسی
حجت
دانشیار معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
شهریار
ناسخیان
0000-0002-4779-1650
دانشجوی دکتری مرمت ابنیه و بافت های تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران
s.nasekhian@aui.ac.ir
این پژوهش که با عنوان"جایگاه اصالت درمرمت بافت" ارائه میشود با هدف کیفیت بخشیدن به مفهوم مرمت بافت و ارتقاء مطلوبیت فضای بافت های تاریخی کشورمان انجام شده است. این پژوهش سعی در بازآفرینی دانش مرتبط با مفاهیم هنر اصیل و بومی مرمت از طریق مقایسه نظریه های گوناگون در علوم رفتاری، روان شناسی و مرمت شهری دارد. این نگاه تأثیر دو مؤلفه حس مکان و حس تعلق، که باعث اصالت بخشیدن به فضای مرمت شده بافت می شوند را در فرضیه خود طرح م یکند. این پژوهش به صورت کیفی و بر مبنای روش فرا تحلیل 1که نوعی مرور آثار مکتوب است، نوشته شده است. در کنار این روش از مدل تطبیقی 2برای تبیین و مقایسه مفاهیم استفاده شده است. این روش بر تقابل نظریه های مختلف براساس یافته های پژوهشگران در حوز ههای مختلف علوم مرتبط با مرمت شهری استوار می باشد. روایی این روش بستگی به دقت در جستجوی متون، انتخاب مناسب نظریه ها و استنباط مفاهیم و گزار ههای تحلیل یافته و نتیجهگیری حاصل از تحلیل مجدد یافت هها دارد. یافتن مؤلفه های مؤثر در اصالت بخشی به مفهوم مرمت بافت و همچنین شناخت جایگاه مشخصی برای یافتن اصالت در علوم مختلف و دیدگاه های مرتبط با هنر مرمت از جمله سوالاتی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود. بحث در این مقاله ماندگار کردن بافت به واسطه کیفی کردن مفهوم مرمت، از طریق القاء مفاهیمی همچون شخصیت و کمال بافت و همچنین دانستن جایگاه اصالت و ارزش های آن در شکلگیری فرآیند مرمت میباشد. افزایش و ارتقاء حس تعلق و حس مکان در نهایت منجر به افزایش کیفیت زندگی افراد ادراک کننده بافت شده و فی نفسه در اصالت بخشیدن به فضا در حوزه روا نشناسی گشتالت مؤثر خواهد بود و تأثیر کیفی آن باعث ارتقاء ادراک زیبایی بافت می شود. امید است با ارائه این مقاله بتوان ضرورت شناخت جایگاه اصالت در مرمت بافت های قدیم خود را بازشناسی نمود.
اصالت,هویت,حس مکان,حس تعلق,مرمت بافت
https://www.armanshahrjournal.com/article_33260.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33260_afb09505df1edb79e5a17e33b5478915.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
مشکل یابی طرحهای جامع از دیدگاه رفتاری و مقایسه آن با وضع موجود به روش چیدمان فضا(Space Syntax ) ، نمونه موردی: محله کبابیان شهر همدان
285
295
FA
محمدعلی
جعفری بهمن
کارشناسی ارشد طراحی شهری،
دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
ali.jafary123@gmail.com
مجتبی
خانیان
کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد واحد همدان، همدان، ایران.
شهرها مانند ارگانیسم های زنده پیوسته در حال تغییر و تحول می باشند. با توجه به روند افزایش جمعیت و توسعه روزافزون تکنولوژ ی در کشورهای در حال توسعه سرعت این تغییر و تحولات به طور چشم گیری در حال افزایش می باشد. پر واضح است که این تغییرات طر حهای از پیش اندیشیده ای را طلب میکنند و دیگر اینکه لزوم دقت به خصوصیات فضایی با توجه به رفتار شهروندان در این طرح ها امری مهم و قابل توجه می باشد. پویایی رفتارهای شهری و ویژگی های خاص آن سبب شده است که متخصصان برای شبیه سازی آن در طر حهای شهری از روش های خاص و نوین استفاده کنند. هدف این نوشتار، مقایسه بین وضع موجود و طرح جامع مصوب با رویکرد شناخت بیشتر بر رفتار شهروندان در محله کبابیان شهر همدان می باشد. با توجه به پیشرفت های اخیر در زمینه نرم افزار و هوش مصنوعی و ورود این مباحث به صورت تحلیل اطلاعات معنایی به رشته های معماری و شهرسازی و بررسی نمونه های مشابه، بهتر دانسته شد که از این رو شها که به رو شهای نحو فضا (SpaceSyntax) شهرت دارند استفاده شود. در این پژوهش ابتدا چهار متغیر اتصال، کنترل، انتخاب و ه مپیوندی مورد معرفی قرار گرفت. سپس فضای محله مورد نظر با توجه به این متغیرها از نظر رفتاری تحلیل شد. در این روش فضای محله در وضعموجود و طرح جامع به صورت محوربندی شده مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج کسب شده از تحلیل های صورت گرفته توسط این نرم افزار حاکی از موفق نبودن طر ح جامع مصوب برای این محله به ویژه در مبحث رفتار شهروندان می باشد. لازم به ذکر است نقاط ضعف موجود در طرح بیشتر و برجسته تر از نقاط قوت آن می باشد.
چیدمان فضا,محله کبابیان,ه مپیوندی,کنترل,اتصال,میانگین عمق
https://www.armanshahrjournal.com/article_33262.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33262_088b89aaf4ec4b7d710bfa2149b11bb9.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
رویکرد بازآفرینی شهری در بافتهای فرسوده: برزن شش بادگیری شهر یزد
297
314
FA
علی
زنگی آبادی
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سعیده
مؤیدفر
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
smoayedfar@yahoo.com
توجه به باف تهای فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آن ها، به موضوعی جدّی و محوری تبدیل شده، به گونه ای که سازمان های ذیربط را به تکاپوی ساماندهی و بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده و لزوم مداخله در این باف تها را در دوره های مختلف زمانی مطرح نموده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باززنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته و در این مسیر، از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز گذری داشته است. شهر یزد با دارابودن وسیع ترین بافت تاریخی و فرسودگی درآ نها، توجه ویژه ای را می طلبد که به خصوص در محله های خاصی همچون برزن شش بادگیری به دلیل ویژگ یهای خاص آن، حائز اهمیت می باشد. مقاله حاضر با هدف ارائه راهبردهایی در زمینه بازآفرینی و احیاء مجدد بافت تاریخی، سعی دارد با شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرص تها و تهدیدهای موجود در برزن شش بادگیری، با بهره گیری از مدل SWOT ، راهبردهایی را در جهت بهبود وضعیت موجود این محله ارائه نماید. اطلاعات مورد نظر در این تحقیق به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. نتایج بیانگر آن است که نقش عوامل بیرونی در بازآفرینی بافت فرسوده برزن شش بادگیری، بیشتر و شدیدتر از نقش عوامل موجود در درون محله مذکوراست. همچنین با بهره گیری از نمودار چهارخانه ای ماتریس داخلی- خارجی استفاده از راهبردهای متمرکز پیشنهاد می شود تا علاوه بر حفظ وضع موجود، تلاش کافی در زمینه تقویت نقاط قوت و استفاده بهینه از آن ها، کاهش نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقطه قوت و استفاده بهینه از فرصت ها و تبدیل تهدیدها به فرصت صورت پذیرد.
بازآفرینی,بهسازی,بافت فرسوده,برزن شش بادگیری,شهر یزد
https://www.armanshahrjournal.com/article_33263.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33263_62395eb04f1dbbfd407b90889e840ba1.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
نقش پیوستگی فضاهای سبز در هویت بخشی طبیعی به شهر (مورد مطالعاتی شهرکرد)
315
321
FA
اسماعیل
شیعه
دانشیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم وصنعت ایران، تهران، ایران.
حسین
مشرف دهکردی
کارشناس ارشد شهرسازی، دانشکده شهرسازی و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، قزوین، ایران
mosharafdehkordi@qiau.ac.ir
تأمین نیازهای امروزی انسانها در چارچوبی منطقی و عادلانه، بشر را به پیروی از اصول توسعه پایدار رهنمون می سازد. اصال تبخشی و حفظ هویت شهری، یکی از شاخص های مهم زندگی از دیدگاه توسعه پایدار است. هوی تبخشی زمانی درراستای توسعه پایدار است که از جامعیت برخوردار باشد از ای نرو توزیع عادلانه امکانات در دو مبحث درون نسلی و میان نسلی، گامی در جهت تحقق اهداف پایداری م یباشد. بنابر تحقیقات صورت گرفته بر هویت شهرکرد به عنوان شهری سبز و دارای طبیعت بکر تأکید شده است ولی روند گسترش شهر در سال های گذشته به گون های بوده که از فضای سبز داخل شهر و پیرامون آن به میزان قابل توجهی کاسته شده است و افزایش ساخت و ساز شهری همچنان هویت طبیعی شهر را تهدید می کند. در این تحقیق با مطالعه وضعیت گذشته شهر در دوره های مختلف، نقش عناصر هویت بخش شهر مورد بررسی قرار گرفته است. ب هنظر می رسد پیوستگی فضاهای سبز شهری در گذشته و رعایت معیارهای مکانی، توالی برای درک منظر طبیعی شهر را تقویت کرده، نقش مهمی در افزایش کارآیی فضاهای شهری و ارتقاء هویت طبیعی شهرکرد داشته است. هدف این مقاله دستیابی به روشی مناسب جهت هویت بخشی طبیعی به شهر در راستای توسعه پایدار است.
توسعه پایدار,هویت شهری,پیوستگی فضای سبز,شهرکرد
https://www.armanshahrjournal.com/article_33267.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33267_6866512e1cab12d296298be4d60fc843.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
ارزیابی میزان کیفیت محیطی پیرامون حرم حضرت معصومه (س) با استفاده از رویکرد مخاطب محور
323
331
FA
مجتبی
رفیعیان
دانشیار شهرسازی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
rafiei_m@modares.ac.ir
مرضیه
پورمحمدی
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن، ازدیاد وسایل نقلیه و توجه بیش از اندازه به آن موجبات بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکل های محیطی و نزول کیفیت محیط و از بین رفتن فضاهای شهری را فراهم کرده است. در پی این امر لزوم توجه به مفهوم کیفیت و ارتقاء آن در فضاهای شهری در کنار توجه به مسایل کمی، بیشتر احساس و در طی سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در این زمینه صورت گرفته است. در ایران نیز به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف کیفیت محیط در فضاهای شهری به شدت افول پیدا کرده است. هدف از این پژوهش سنجش میزان کیفیت محیط و نحوه رتب هبندی آن در محور منتهی به حرم حضرت معصومه(س) با استفاده از نظر و تمایل کاربران محیط (رویکرد مخاطب محور) است. کیفیت محیط با ایجاد مدل تجربی سنجش کیفیت (درخت ارزش) توسط روش کل به جزء و بررسی معیارهای ارائه شده در چهار سطح ارزیابی شده است. در این پژوهش پس از مطالعه بر روی فضای مورد نظر شاخص هایی در سه زمینه کالبدی، کارکردی و ادراکی جهت سنجش میزان کیفیت محیط استخراج و در قالب پرسشنامه بین استفاد هکنندگان از محیط پیرامون حرم توزیع شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که رویکرد مخاطب محور در محیط پیرامون حرم حضرت معصومه (س) الگوی مناسبی جهت سنجش کیفیت محیط است. تحلیل های آماری نیز نشان م یدهد که بین متغیر وابسته(کیفیت محیط) با متغیرهای مستقل (معیارها و جزء معیارها) با اطمینان 99 درصد، رابطه معنی داری وجود دارد. مؤلفه های امنیت، دسترسی، معابر و کارکردهای اقتصادی بیشترین اثر و روشنایی و کارکردهای تفریحی ک مترین اثر را بر کیفیت محیط از نظر کاربران محیط(مخاطبین) داشته اند. نکته نهایی این که میزان کیفیت محیط در محدوده مورد مطالعه، در آستانه پایین (1< 1.54 <3 ) با میانه نظری 2 برآورد شد.
واژگانکلیدی: کیفیت محیط,رویکرد مخاطب محور,کاربران محیط (مخاطبین),فضای شهری
https://www.armanshahrjournal.com/article_33269.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33269_e8515c977aa9e25326f9734286fef35f.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
مکانیابی مجموع ههای مسکونی پایدار با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) در بافت مرکزی شهر یزد
333
347
FA
مجتبی
آراسته
دانشجوی دکتری شهرسازی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
m.arasteh@modares.ac.ir
محمدمهدی
عزیزی
استاد شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
شهر یزد در ده ههای اخیر با پدیده پراکنده رویی مواجه بوده است. این مسأله علاوه بر نابودی باغ ها و زمین های کشاورزی پیرامونی، باعث افت کیفی محیط مسکونی در بافت مرکزی این شهر شده است. با توجه به اهمیت حفظ زمین های سبز، به خصوص در شهرهای کویری، و در عین حال ضرورت حفظ و احیا فضاهای سکونتی در بافت تاریخی شهر یزد، برنامه ریزی بر روی محیط مسکونی بافت مرکزی این شهر، می تواند روند توسعه این شهر را منطقی و پایدارتر از روند توسعه فعلی کند. هدف از این تحقیق، مکان یابی مجموعه های مسکونی با در نظر گرفتن معیارهای پایداری محیط مسکونی در ناحیه مرکزی شهر یزد است. فرضیه تحقیق اینگونه مطرح شده که زمین های متروک و رهامانده ای که در بافت تاریخی قرار داشته و در عین حال، در نزدیکی یا مجاورت خیابان های اصلی شهر واقع شد هاند، شانس بیشتری برای احداث مجموعه های مسکونی پایدار در آن ها وجود دارد. روش تحقیق، تحلیلی- اکتشافی بوده و برای مکان یابی مجموعه های مسکونی پایدار، از تکنیک ANP استفاده شده است. یافت ههای نهایی تحقیق صحت فرضیه مطرح شده را ثابت می کند؛ به طوری که بر مبنای محاسبات روش فرآیند تحلیل شبکه ای، از میان 13 عامل شناسایی شده بر مکان یابی، تنها 5 عامل "مجاورت با فضاهای مرکزی و عمومی" ،" دسترسی به خودرو و مسیر سواره رو" ،" دسترسی به مراکز خرید عمده و ضروری" ،"قابل استطاعت بودن زمین" ،" نداشتن یا کم بودن مشکل های حقوق زمین" از عوامل مؤثر برای مکان یابی و احداث مجموعه های مسکونی پایدار در ناحیه مرکزی شهر یزد به شمار رفته است. در انتها نیز از میان 18 فضای مناسب احداث اینگونه مجموعه ها، یک فضای مشخص بر اساس روش ANP ، انتخاب شده است. این فضا، مطابق با فرضیه مطرح شده، در مجاورت خیابان اصلی و مرکز خدماتی شهر یزد قرار داشته و از لحاظ اقتصادی- حقوقی، کم ترین مشکل را برای احداث مجموعه های مسکونی پایدار(نسبت به سایر فضاهای شناسایی شده) دارا است.
شهر یزد,بافت مرکزی,مکان یابی,مجموعه های مسکونی پایدار,فرآیند تحلیل شبکه ای
https://www.armanshahrjournal.com/article_33270.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33270_fb2c224f702e681c5f61f33c1f580bb8.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
نقش مشارکت عمومی در گمانه زنی استعدادهای بومی
349
371
FA
فرخ
مشیری
استادیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
f-moshiri@sbu.ac.ir
در طرح مکان یابی برای تجدید اسکان رانده شدگان به دلیل ایجاد سد کارون3، نوعی برنامه ریزی مشارکتی به کار گرفته شد، و مرحله نخست از فرآیند کلی طرح نیز انجام پذیرفت، اما ادامه نیافت. این مقاله ضمن مستندسازی تجربه مشارکت، با دو پرسش دیگر نیز رو به روست، یکی جایگاه مشارکت در فرآیند برنامه ریزی برای تجدید اسکان، و دیگر نقش احتمالی آن در ادامه نیافتن طرح. در پاسخ به پرسش های مقاله: اولاً، در طرح تجدید اسکان، دیدگاه نوین – و بیسابقه در ایران –"فقیر شدگی" مطرح گردید، که به شکل بومی شده آن با عنوان"تجدید اسکان و اشتغال" به کار گرفته شد. در ابتدا لازم بود که امکان کارایی این دیدگاه در محل گمانه زنی شود. فهم نویی- شاید برای اولین بار- از مشارکت به دست آمد، بدین گونه که، کار مشارکتی انجام شده، یک گام ویژه در فرآیند برنامه ریزی، برای گمانه زنی آن است که: آیا دیدگاه انتخاب شده برای برنامه ریزی (در این طرح: دیدگاه "فقیر شدگی")، در منطقه هدف، یک گزینه درست و تحققپذیر می باشد، یا خیر. ثانیاً، مشارکت عمومی، دخالت مستقیم شهروندان در فرآیند تدوین برنامه های توسعه - در سطح تأثیرگذار بر زندگی آنان است. کارایی مشارکت به دو جنبه، روش ها و فنون به کار گرفته شده برای هدف معین، و شرایط سیاسی نقش داشتن مردم در نظام برنامه ریزی و تصمیم سازی بستگی دارد. ضرورت مشارکت در طرح تجدید اسکان، همانا درک پیچیدگیها در تدوین راهبردهای همزیستی تیره ها با یکدیگر در یک قلمروی جدید بود. مشارکت با هدف آگاهی دادن به، و گرفتن از مردم، در زمینه های تعیین شیوه های اسکان مورد قبول مردم، یافتن مکان برای تجدید اسکان، شرایط مطلوب همجواری، و یافتن زمینه های اشتغال راند هشدگان در محل، انجام پذیرفت. مشارکت جویان از دو گروه تشکیل شده بودند: در گروه بهره وران، ارتباط ها با روش های نشس تهای عمومی، جلسات رسمی، ذهن کاوی، گفتگو، مصاحبه با مسئولین، مطلعین و دست اندرکاران صورت گرفت؛ در گروه رانده شدگان، برنامه مشارکت مردمی در سه مرحله، و هر مرحله با هدف های مشخص، روش ها و فنون پاسخگو، به صورت پرسشنامه اول و دوم، و اظهارنامه، انجام گرفت و جمع بندی نهایی آن زمینه ساز تشکیل دو پیش‑ برنامه برای تجدید اسکان و تجدید اشتغال گردید، که – اگر طرح ادامه می یافت- این پیش برنام هها، شرح خدمات درو نزا برای مرحله اجرایی می شدند. جمعبندی مشارکت در مورد تجدید اسکان، نخست، به دست هبندی گروه های هم زیست و شیوه و مکان پیشنهادی جابه جایی هر گروه، دوم، به برنامه فضایی تجدید اسکان، و سوم، به شیو ههای تجدید اسکان و برنامه فضایی پیشنهادی برای هر شیوه، و در مورد تجدید اشتغال، به شناسایی زمین ههای بومی جدید و سنتی اشتغال زایی رانده شدگان انجامید. ثالثاً، مشارکت مردم هنگامی به طور کامل بر قرار م یگردد و به اجرا در می آید که اراده ای از"بالا" برای انجام امور از"پایین " وجود داشته باشد و نهادینه شود. در نبود چنین نهاد قانونی، نمی توان انتظار کارایی حداکثری از مشارکتی را داشت که تنها به ابتکار اتفاقی برنامهریزان در مدار فرآیند تولید برنامه قرار می گیرد، و یارای رویارویی با موانع سیاسی- اجتماعی شناخته شده مشارکت را ندارد.
برنامه ریزی,فقیر شدن,مشارکت مردمی,مکان یابی,بیرون رانده شدن,رانده شدگان,جابه جایی,تجدید اسکان
https://www.armanshahrjournal.com/article_33273.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33273_d4e8020a80b9d2715a76377f1d2887a5.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
بررسی تأثیرات شهر الکترونیک بر ساختار کالبدی شهر، نمونه مورد مطالعه فردیسِ کرج
373
385
FA
رضا
فرین مهر
کارشناس ارشد طراحی و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران
farinmehr@qiau.ac.ir
سید محمدرضا
خطیبی
استادیار شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران.
فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه هزاره سوم مطرح شده است. شهر الکترونیک به عنوان یکی از مواهب فناوری اطلاعات و ارتباطات، این امکان را فراهم می کند که شخص توأمان در هر دو بُعد واقعیت و مجاز حضور داشته باشد و فراتر از حدود فضایی زمانی محل استقرار خود به درک فضا نائل شود. از این رو ماهیت فضای شهری که به دو عامل محیط (فیزیکی و غیر فیزیکی) و فرهنگ بستگی دارد، به واسطه فناوری جدید تحول خواهد شد. با این اوصاف ضرورت بررسی تأثیرات تحقق شهر الکترونیک به عنوان مبحثی جدید و کارآمد در عرصه شهرسازی در کشور ایران به وضوح مشاهده می شود. پژوهش حاضر با برداشتن گام های نخستین در این راه، سعی در ایجاد راهی و گشایش مسیری در جهت مطالعه هرچه بیشتر و پرداخت هر چه سریع تر به این مقوله مهم دارد. نوشتار حاضر با بررسی وضعیت شهر فردیسِ کرج و نظرسنجی از کارشناسان حوزه شهری و تجزیه و تحلیل نظرات کارشناسی، به نتایج قابل تأمل و ارائه شرح خدمات تهیه طرح های جامع شهر الکترونیک نایل شده است. سرعت تبادل اطلاعات، ارتباطات دیجیتالی و دسترسی آسان به منابع با رسوخ به ابعاد متفاوت زندگی شهری، نوع جدیدی از ارتباطات را به عرصه حیات جمعی و فردی انسان وارد نموده است. این امر موجب ظهور مفاهیمی چون جهانی سازی و دهکده جهانی شده است که بخشی از محدودیت های کالبدی پیش روی بشر را در چارچوب یک "فضای سایبری" حذف مینماید. عامل اصلی در انتخاب این ناحیه، استقلال فضایی و کارکردی محدوده و در عین حال یک پایگاه استراتژیک ارتباطی برای استان البرز و همچنین وزنه سنگین جمعیتی بوده که در این تحقیق با نگاه فرآیندی به شهر الکترونیک، شهر فردیس به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است.
برنامه ریزی شهری,فناوری اطلاعات,شهر الکترونیک,تأثیرات کالبدی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33275.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33275_e81cf45ce851a6be12a0ee026fc7f2c6.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
مکانگزینی بهینه فضاهای بازی کوی و محله با استفاده از تکنیک های GIS و AHP ، نمونه موردی محله کردآباد اصفهان
387
407
FA
فضاهای شهری امروز برای فعالیت روزانه کودک یعنی بازی پاسخده نیست، چرا که در شهر مدرن فضاهای خصوصی مانند آپارتما نها، نیمه خصوصی مانند مدرسه و مهد کودک و عمومی مانند کوچه و خیابان محیطی ناایمن، نامناسب و ناکافی برای بازی آزادانه کودکان هستند، همچنین فضاهای بازی فرا محله ای با وجود فاصله زیاد از محل سکونت و سرانه کم پاسخگوی این نیاز نیست. در بسیاری از موارد نیز فضاهای بازی محله ای در موقعیتی مکانیابی شد هاند که از نظر ایمنی، سازگاری، مساحت و فاصله و برخی از مشخصه های دیگر اثرات نامطلوبی بر بازی کودکان گذارده و حتی فعالیت کاربری های همجوار را نیز با مشکل مواجه کرده است، بنابراین برنامه ریزی و مکانیابی فضاهایی مناسب و ویژه برای بازی کودکان در بطن محل هها یک ضرورت است. هدف از این پژوهش برنامه ریزی و گزینش مناسب ترین مکانها برای بازی محله ای کودکان در عرصه کوی و محله با بررسی و معرفی سنج ههای اثرگذار در مکانیابی است. در این جستار با استفاده از روش تلفیقی GIS و AHP و تعیین سنجه های فضایی و نافضایی به مکانگزینی بازیکدههای کوی و محله در محله کردآباد منطقه 4 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی پرداخته شده است. در فرآیند دو مرحله ای گزینش مکان، در مرحله تحلیل فضایی GIS یا غربالگری، وز ندهی سنجه ها با نظرخواهی از کارشناسان خبره و با استفاده از نرم افزارexpert choice انجام شده است، سپس در مرحله ارزیابی با استفاده از روش AHP گزینه های برتر از بین یازده گزینه انتخابی فضای بازی کوی انتخاب می شود. در بین سنجه ها با توجه به مرحله کارشناسی، کاربری وضع موجود در مرحله غربالگری و دسترسی آسان در مرحله ارزیابی وزن بیشتری نسبت به سایر سنجه ها پیدا کردند. در ادامه بهترین سایتها یعنی سایت های کوی شماره 2، 6 و 3 و سایتهای محله ای شماره 1 و 2 در نقشه های پیشنهادی و تلفیقی مختلف محله و با در نظر گرفتن شعاع دسترسی مناسب و سطح پوشش حداکثری ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار جمع آوری داده ها مطالعات اسنادی، پرسشنامه، پیمایش میدانی و مشاهده است. یافته های پژوهش نشان م یدهد که با تفکیک سنجه ها به دو نوع فضایی و نافضایی و تلفیق روش دو تکنیک هر یک نقاط ضعف تکنیک دیگر را جبران می کند؛ چرا که همیشه سنجه ها از یک نوع نیست. باتوجه به شعاع دسترسی یک بازیکده محله ای 5000 متری و دو تا سه بازیکده کوی 1000 متری برای محله 7000 نفری کردآباد پیشنهاد شده است.
فضای بازی,سنجه,GIS,AHP,محله,مکانیابی
https://www.armanshahrjournal.com/article_33276.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33276_98447fdcf632d6d71b93deb5badd0f33.pdf
دکتر مصطفی بهزادفر
معماری و شهرسازی آرمان شهر
2008-5079
2538-2365
5
9
2013
03
01
معرفی کتاب "فهمِ شهرها"
409
411
FA
https://www.armanshahrjournal.com/article_33285.html
https://www.armanshahrjournal.com/article_33285_cecb994aa6d63f07a492428ed869f2d5.pdf